بگذريم از اينكه هر موقع مصلحت بقاي نظام آخوندي ايجاب ميكرد خميني و خامنه اي از هيچ زدوبند پشت پرده از اسرائيل گرفته تا آمريكا و اروپا دريغ نمي كرد و مردم ايران و جهان ميدانند كه خميني دجال در زمان جنگ ضد ميهني در عين عربده هاي فتح قدس تا كربلا، محرمانه از اسرائيل سلاح ميخريد و ماجراي سفر مك فارلن و فضاحت كلت و كيك براي فروش سلاح به ايران به دستور شخص دجال بود كه مثل بمب صدا كرده به يك بحران در درون رژيم ختم شد و سرانجام آن شروع فاصله گرفتن منتظري ازخميني (همراه با اعدام سيدمهدي هاشمي داماد منتظري) بود.
خامنه اي نيز با پيروي از خلف دجال خود براي از بين بردن مقاومت مشروع مردم ايران معاملات پشت پرده با غرب را براي بمباران ارتش آزاديبخش وكودتاي 17 ژوئن و ليستگذاري منحوس تروريستي هدايت كرد و ميلياردها دلار از دارايي مردم ايران را براي اجراي اين زدوبند ها از جيپ مردم ايران به هدر داد و چه قرباني ها كه ازمردم ومقاومت ايران نگرفت ،بله وقتي كه پاي موجوديت ننگين آخوندها درميان است زدوبند و توطئه عليه مقاومت و روابط محرمانه با استكبار نه تنها ازديد آخوندها مردود نيست و عبور از به اصطلاح خط قرمز محسوب نميشود بلكه از واجبات حفظ نظام منحوس آخوندي نيز مي باشد.
اما اكنون دوران عوض شده و پس از سه دهه حاكميت دروغ و دغل و فساد و جنايت خيلي از ترفندهاي رژيم لو رفته و دامنه مانور آخوندها نسبت به گذاشته در اثر مقاومت و پايداري خستگي ناپذير و پربهاي فرزندان دلير مردم ايران بسيار محدود شده است .
حال كه ولي فقيه ارتجاع بالاجبار تن به زهر خوران اتمي داده و مجبور به نشستن ذلتبار پاي مذاكرات علني با دولت هاي جهان شده است، در راستاي همان استراتژي شناخته شده خود تلاش ميكند كه اين مذاكرات طوري مهندسي شود كه مبادا سر كلاف مباحثات مربوط به نقض حقوق بشرو صدور تروريسم و بنيادگرايي رژيم باز شود و مرتبا اخطار ميدهد كه دراين مذاكرات فقط و فقط مسأله اتمي مورد بحث قرارگيرد تا مبادا مهار اوضاع از دست ولايت خارج و سمت وسوي تحولات باعث خالي شدن زير پاي "رهبر" شود كه چشمانداز آن سرنگوني تام و تمام رژيم است . دراين مرزبندي البته كه باند روحاني و رفسنجاني با ولي فقيه تا حدودي همسو هستند و اما تفاوت اندكي كه دراين ميان است روحاني و رفسنجاني ميخواهند زهرخوران اتمي رژيم را به حساب اعتدال و مدره گرايي خود بگذارند و با اندك بزكي در رژيم رو به سقوط، بحران ها و منجمله بحران اقتصادي كمرشكن را حل كنند و براي رژيم بقاي طولاني مدتي دست و پا كنند، اما اين روياي ابلهانه با تحولات اخير در عرصه سياست خارجي بكلي نقش بر آب شد تئوري آهسته بيا و آهسته برو درديپليماسي ظريف ـ روحاني نقش برآب شد ماجرا از آنجا آغاز شد كه احمد شهيد نماينده منتخب و مامور ويژه بررسي حقوق بشر در ايران در گزارش سالانه خود به خوبي ابعاد وحشتناك نقض حقوق بشر و تعداد اعدامهاي زمان روحاني را به مجمع حقوق بشر سازمان ملل برد و منجر به محكوميت قاطع رژيم آخوندي گرديد تا آنجا كه بانكيمون كه در مماشات با آخوندها از دولت اوباما هم جلوتر است، مجبور به موضعگيري شد و مستقيما رژيم آخوندها را متهم به نقض حقوق بشر كرد و انتخابات آخوندي و روي كارآمدن روحاني را زير سؤال برد و مدت ماموريت احمد شهيد را يك سال ديگر تمديد نمود هنوز داغ اين موضعگيري ها سرد نشده بود كه سفر كاترين آشتون به ايران يك بحران ديگر آفريد تا آنجا كه باندهاي رژيم آنچنان به جان هم افتادند كه امكان جمع وجوركردن اين فضيحت براي روحاني و ظريف و به كنترل در آوردن و حوش خامنه اي براي حفظ آبروي ديپلماسي ننگ و تسليم و سازش فراهم نشد و ماجراي آن هنوز ادامه دارد ضربه به ديپلماسي روحاني، همين جا ختم نشد و قطعنامه بي سابقه پارلمان اروپا همزمان بخت بد آخوندها از راه رسيد و آنچنان ولوله اي در هيئت حاكمه انداخت كه عوامل و اوباش خامنه اي از مجلس گرفته تا تريبون هاي نمايشجمعه بازار و روزنامه هاي وابسته و تلويزيون خامنه اي و سركردگان سپاه هر اندازه فحش و بدوبيراه درچنته داشتند نثار صادركنندگان قطعنامه پارلمان اروپا كردند. در اين ميان كسي كه بيشتر و بدتر از همه به كنج انزوا و ذلت درغلطيد دستگاه ديپلماسي روحاني ـ رفسنجاني بود، نتيجه اين كنش و واكنش ها البته منجر به جنگ شديدتر گرگها در نظام آخوندي شد كه جز بحران و تضعيف كليت رژيم حاصل ديگري براي رژيم ندارد جالب اينكه پابپاي اين ضربه هولناك به رژيم درعرصه خارجي طرح موضوع ابوطالبي به عنوان سفير و نماينده رژيم در سازمان ملل و رد شدن وي براي اين پست يك شوك قابل ملاحظه ديگر براي دولت روحاني در عرصه سياست خارجي بوجود آورد كه روحاني و رفسنجاني و ظريف را مات و مبهوت بر جاي ميخكوب كرد بنحوي كه عليرغم حملات شديد باندهاي خامنه اي عليه روحاني، دولت روحاني مدتها عاجز از هرگونه موضعگيري بود و سرانجام جناح مسلط عرصه را آنقدر به آنها تنگ كرد كه نهايتا عباس عراقجي در يك مورد آنهم با ايما و اشاره و بدون هرگونه توضيحي گفت كه ما براي ابوطالبي گزينه ديگري نداريم موضعگيري قاطع و حدي اكثريت نمايندگان كنگره و سناي آمريكا عليه پذيرش ديپلمات تروريست و گروگانگير سابق، آنچنان قاطع و محكم بود كه رژيم را ميخكوب كرد و درصدر يكي ازمهمترين خبرهاي مربوط به ايران قرار گرفت اغلب مطبوعات و رسانه ها و شخصيتهاي معتبر دنيا عليرغم احتياج مبرم دولت روحاني به سكوت و آرامش در سياست خارجي، بارديگر كارنامه 30 ساله تروريستي و گروگانگيري رژيم را در مقابل ديدگان جهان نمايان كردند و فضاي سياسي بار ديگر به ضرر رژيم آخوندي تيره و تار شد. حمله و هجوم به سياست هاي ضدبشري و تروريستي رژيم پاياني ندارد و وزارت خارجه آمريكا نيز در طي چند روز اخير حداقل دوبار با صدور بيانيه نقض حقوق بشر و اعدامهاي خودسرانه را بشدت محكوم كرد، جان كري در جلسه استماع كنگره به صراحت گفت كه ما نمي توانيم مذاكرات را با رژيم ايران فقط به اتمي خلاصه كنيم و نقض حقوق بشر و مبارزه عليه تروريسم رژيم جدا از مذاكرات اتمي نيست و سرانجام ژنرال ديويد پترائوس رئيس سابق سازمان سيا از دولت اوباما خواست كه تحريم ها عليه رژيم سخت تر شود تا امكان صدور تروريسم را از اين طريق از رژيم سلب كند در يك تحول ديگر سفر هيئت پارلمان هلند به ايران لغو شد و در اين ميان نقش و تاثير تلاشهاي شبانه روزي خانم مريم رجوي و ياران مقاومت خود جاي بحث جداگانهاي دارد جلسات استماع خانم رجوي در پارلمان اروپا و افشاء پرونده تروريستي حميد ابوطالبي كه عامل ترور شهيد محمد حسين نقدي در ايتاليا بود در رسانه ها و مطبوعات معتبر، پرونده تروريستي رژيم آخوندها را در مقابل انظار جهانيان باز گشايي كرد و به حق رژيم عامل اصلي همه اين ضربات را مجاهدين و مقاومت مي داند. اين تنگناهاي سياست خارجي براي رژيم آخوندي در روزها و هفته هاي اخير، صاحبنظران و تحليلگران دنيا در سياست گذاري خارجي را به اين نتيجه رساند كه اين تحولات درمذاكرات اتمي با رژيم تاثير منفي خواهد گذاشت و رژيم را در موضع بسيار ضعيفي درمقابل مذاكره كننده ها قرار خواهد داد و برخي نيز به ادامه روند مذاكرات بكلي بدبين شدند. در درون رژيم نيز جنگ و بحران و دعواي گرگ ها بشدت ادامه دارد و به يك بحران بي نظير تبديل شده است .
آخوندها كه خود را در تنگنا ي سياسي مهلكي مي بينند در روزهاي اخير چندين بار ناخواسته از حضور خانم رجوي درجلسات پارلمان اروپا سوزوگذاز كرده و در تلويزيون شنبه و يك شنبه به لجن پراكني عليه مقاومت پرداختند كه البته جزء برقدر وشان مقاومت و رهبري آن در ميان مردم نيفزود. نتيجه اينكه بحراني كه رژيم دركليت در آن دست و پا ميزند روزبروز عميقتر ميشود تا اينكه اين رژيم تبهكار به زباله دان تاريخ سپرده شود و اين تنها سرنوشت محتوم اين رژيم است، امري كه خود سردمدارانش بيش از همه به آن واقف بوده و از بام تا شام براي به عقب انداختن چنين روزي، بهمديگر هشدار مي دهند. بخصوص اينكه اين ولوله سرنگوني دقيقا همزمان با اعتلاي مقاومت، گسترش آن و قدرتنمايي هاي پشت سرهم در كنوانسيونهايي است كه عرصه هاي مختلفي از عمق، غنا و گسترش پايه اجتماعي اين مقاومت را از نوجوانان، جوانان، روشنفكران و متخصصان و هنرمندان بنمايش گذاشته است.