شهر قدس دارد در فقر میسپارد جان
انصاف نیوز ادامه میدهد: «یه فروشگاهی تو خیابون ۴۵ متری، درش باز بود، یه خانمی اومد؛ مامورها حتی اونجا وایساده بودن، گفتن خانم دوربین هست، چیزی ببری ضبط میشهها، گفت «ندارم!». رفت یه کیسه برنج و یه مقدار حبوبات برداشت کرد تو پلاستیک، برد. وقتی غارت میشد مردم عادی هم میرفتند یه چیزی برمیداشتن؛ میگفت ندارم، چقدر من گرسنگی و تشنگی کشیدم و آبروی خودم رو نگه داشتم، دیگه خسته شدم»
اینها قسمتهایی از گفتوگوی مردم شهر قدس با خبرنگار انصاف نیوز است، یک سال پس از ماجرای گرانی بنزین. اینجا هم در آن زمان درگیر حوادث بود.
در خیابان صاحبالزمان وارد یک سوپرمارکت میشویم. درمورد وضعیت اقتصادی مردم شهر قدس از مغازهدار میپرسم، میگوید «هر جایی که الان هر جوری باشه، اینجا هم همونجوریه دیگه. اینکه پرسیدن نداره! به قول یارو گفتنی اینجا بدتر هم باید باشه دیگه، اینجا مردم ضعیفاند». پسر جوانی است ۲۵-۳۰ ساله، اول خیلی تمایلی به حرف زدن ندارد، ولی وقتی میفهمد دنبال حرفهای قلمبهسلمبه نیامدیم، یخاش وا میشود. «مردم میآن اینجا نسیه میگیرن، ولی وقتی نسیه میدیم دیگه اصلا طرف را نمیبینیم! خیلیها میآن میگن پول ندارن؛ میآد میگه آقا یه دونه روغن بده، یه دونه بیسکویت بده، یه دونه آبمیوه بده. همچین چیزایی دیگه پر شده. الان دیگه همه تو ایران در فقرند. غیر اینه؟!».
بیحوصله و با ناامیدی حرف میزند «شما مثلا دارید درمورد اینا تحقیق میکنین، مگه قراره چیزی هم درست بشه؟! کسی که گوش نمیده، حالا هر کاری میخواین بکنین». درمورد انتخابات آمریکا از او میپرسم و اینکه فکر میکند انتخاب بایدن تاثیری روی زندگی مردم میگذارد یا نه، با لبخندی کنایهآمیز میگوید «آره! دلار شد ۲۳ تومن، الان دوباره شد ۲۵ تومن! طلا هم همینطور. همهی طلافروشها خوشحال بودن. حالا شاید یه اتفاقی بعد از بهمن بیفته، حالا یا خوب میشه یا بدتر. شما اصلا فرض کن الان جای منی، یه ماشین خریدی ۱۰۰ میلیون، میآری بدی ۹۰ میلیون؟!».
در خیابان صاحبالزمان به راه میافتیم. به مغازهها نگاه میکنم و به جویهای پر از زباله؛ بافت مغازهها قدیمی است و تمیزی شهر آنچنان تعریفی ندارد.
یک کارگر میگوید: میگوید «میوه گرونه دیگه، اکثرا مینالن. حجم خرید کمتر شده، ولی مردم مجبورن دیگه، خرید میکنن». لباس کهنهای پوشیده و با صدای ضعیفی حرف میزند. «یکسری هم هستن بچهمایهدارن، براشون مهم نیست، هر چقدر هم گرون بشه میبرن». در مورد اتفاقات پارسال که از او میپرسیم، نمیخواهد جواب دهد، میگوید «این سوالها را باید از صاحبش بپرسید». درمورد تفاوت وضعیت کارگران شهر قدس نسبت به تهران میگوید «من خودم تهران کار میکردم، دو ساله اومدم اینجا. اونجا دیگه با ۱۵-۲۰ تومن خونه گیرم نمیاومد. الان اینجا با ۱۵ تومن خونه رهن کردم، ماهی ۵۰۰ تومن هم اجاره میدم. به خاطر اجاره از تهران اومدم اینجا. در تهران یه زیرزمین را کمتر از ۱۰۰ تومن نمیدن».
خبرنگار از سه مرد بازنشسته میپرسد:
«نسبت به پارسال -بعد از مسئلهی بنزین- وضع بدتر شده است؟»، هر سه با هم میگویند «بیاندازه!». مردی که ایستاده است و با لهجه صحبت میکند، میگوید «اصلا بیاندازه! اصلا بنزین، اصلا بیاندازه! من اگه اونایی که اینجا گرفتارن را به شما نشون بدم، باور نمیکنید! دلتون میسوزه، اصلا کباب میشه، اینقدر بدبختن، اینقدر تحت فشارن». مرد دیگری که نشسته است ادامه میدهد «تورم را صد درصد بردن بالا، اونوقت حقوق را ۲۰ درصد! اصلا اینا با هم جور در نمیآد». «خدا شاهده یارو قسم میخورد، گفت حاجی به ولای علی من سالی یک کیلو گوشتم نمیتونم بخرم». دیگری میگوید «نیم کیلو هم نمیتونه بخره».