پس از انقلاب سال۱۳۵۷، ایران شاهد دههها آزار، شکنجه و استبداد بوده است. ترکیبی از منفعت شخصی و بیتوجهی خوشخیالانة جامعة بینالمللی، بهرژیم تهران این فرصت را داد تا منبع اصلی تروریسم حکومتی در جهان را تقریباً بدون مانع ایجاد کند.
۴دهه امتیاز دادن برای تشویق رژیم بهتغییر رفتارش توسط دولتهای غربی در دو سوی اقیانوس اطلس، کافی است تا شکست این رویکرد را تشخیص بدهیم.
وزیر خارجه پمپئو، گفت: «یک عامل مفقود جدی در سیاست ایالاتمتحده در قبال ایران فقدان حمایت سیاسی از اپوزیسیون سازمانیافته بوده است».
وی افزود: «تحت رهبری خانم رجوی، شورای ملی مقاومت در حال پیریزی یک جمهوری آزاد، مستقل و دموکراتیک در ایران است».
سناتور توریسلی در ادامة مقالة خود، میافزاید: « مجاهدین خلق پیشاپیش روابط قوییی با کنگرة ایالاتمتحده و تعداد بسیاری از نمایندگان پارلمان در سراسر اتحادیه اروپا برقرار کرده بود. هارپر نخستوزیر پیشین کانادا و وزرای خارجه جان برد از کانادا، جولیو ترزی از ایتالیا و میشل آلیو ماری بهطور مکرر در برنامههای مجاهدین خلق شرکت کردهاند.
حضور مایک پمپئو در هفته گذشته در کنار خانم رجوی رئیسجمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران، عنصر جدیدی را اضافه کرد. همة شکافها و شک و تردیدها کنار گذاشته شد. فقط یک جنبش اپوزیسیون ایرانی با منابع، پشتیبانی و رهبری برای جایگزینی رژیم وجود دارد.
این واقعیتی است که خود رژیم از طریق چندین توطئة برای حملات تروریستی علیه سازمان و تمرکز تقریباً وسواسگونهاش بر فعالیتهای این سازمان بهبهترین وجه نشان داده است. کانونهای سازماندهیشده که توسط مجاهدین خلق ایجاد شدهاند اکنون در سراسر کشور تظاهرات را ترویج میکنند. آنها در حال ایجاد اپوزیسیون متحد متمرکز بر روی صحنهیی هستند که ظاهراً مایک پمپئو با سخنان خود آنرا تشخیص داد.