تار در لغت به معنی رشته است و در آلات موسیقی همان است که به اصطلاح امروز سیم گفته می شود و پیشینیان، آن را وتر می نامیدند. هیچ سازی نیست که از آن (سیم) بی بهره باشد مگر آلات بادی که در آنها فشار هوا موجب ارتعاش و تولید صوت می شود. تار از جمله سازهای زهی مضرابی است که در ساخت آن از چوب، پوست، استخوان، زه، استفاده می‌شود تار یکی از مهمترین سازهای موسیقی کلاسیک (سنتی) ایران است و از حدود 200 سال پیش، از آن به عنوان یکی از سازهای اصلی موسیقی ایرانی نام برده شده است.طول کلی این ساز حدود 95 سانتی متر است. نوازنده تار ایرانی در حالت نشسته ساز را به صورت افقی روی ران پا قرار می‌دهد، به طوری که دسته تار طرف چپ و کاسه طنینی طرف راست نوازنده قرار گیرد. نوازنده سر انگشت‌های دست چپ را روی دستان‌هایی که در طول دسته تار بسته شده است حرکت می‌دهد و با مضرابی که در دست راست دارد به سیم‌ها زخمه می‌زند.تار از اواسط قرن ۱۸ میلادی با شمایل کنونی‌اش شناخته شده است. دسته‌ای بلند متصل به کاسه‌ای دو تکه (کاسه و نقاره) است که از کنده‌کاری در چوب درخت توت درست شده و لایه نازکی از پوست روی کاسه‌ها کشیده شده است.در قسمت دسته ۲۶ تا ۲۸ پرده قابل تنظیم وجود دارد. تار دارای 6 سیم از جنس فلز بوده و در ۳ دسته ۲ تایی روی آن کشیده شده است و به‌وسیله مضراب (زخمه‌ای از جنس برنج) نواخته می‌شود.روی کاسه و نقاره تار پوست کشیده شده و خرک تار بر پوست کاسه تکیه کرده است. قسمت نقاره در انتهای بالائی به دسته (گردن) متصل شده است.دسته تار بلند (45 تا 50 سانتیمتر) است و بر کناره‌های سطح جلویی آن دو روکش استخوانی چسبانده‌اند. دور دسته، دستان‌ها (پرده‌هائی عمود بر طول آن با فواصل معین) بسته شده، قطر هر دستان در اصوات اصلی دستگاه‌های موسیقی ایرانی، کمی بیشتر از اصوات گذرا و کم اهمیت‌تر این موسیقی است.جعبه گوشی (سر) در انتهای بالائی دسته قرار گرفته و از هر طرف 3 گوشی بر سطوح جانبی جعبه کار گذاشته شده است.سیم‌های 6 گانه عبارتند از: 2 سیم سفید (پائین) که همصدا کوک می شوند، 2 سیم زرد (همصدا)، یک سیم سفید نازک (به نام«زیر») و یک سیم زرد (بم) که دوتای آخری غالباً به فاصله اکتاو کوک می‌شوند. استاد جلیل شهناز فاصله سیم‌های همصوت سفید، نسبت به سیم‌های زرد غالباً «چهارم» و سیم‌های سفید نسبت به سیم بم معمولاً فاصله اکتاو یا هفتم را تشکیل می‌دهند.تار با مضرابی کوچک از جنس برنج به طول تقریبی 3 سانتیمتر نواخته می‌شود، در قسمتی از نصف طول مضراب، برای آنکه در دست‌های نوازنده راحت قرار گیرد، با موم پوشیده شده است.قسمت‌های مختلف تار عبارتند از:کاسه طنینی: این کاسه از چوب یک تکه در دو حجم تو خالی (یکی بزرگتر و یکی کوچکتر) ساخته شده . قسمت بزرگ را کاسه و قسمت کوچک را نقاره می‌گویند. روی دهانه‌های باز کاسه و نقاره پوست می‌کشند. خرک را روی پوست کاسه قرار می‌دهند. جنس چوب این کاسه‌ها معمولا از چوب درخت توت است.پوست: پوست تار از قسمت نازک پوست چهار پایانی مثل بره و بز تهیه می‌شود.خرک: خرک معمولا از جنس استخوان به کار رفته در روی دسته شیطانک به طول تقریبی 5 و ارتفاع 2 سانتی متر ساخته می‌شود که با دو پایه‌های کوچک خود روی پوست کاسه قرار می‌گیرد. سیم‌ها هر یک جداگانه بر روی شیارهای کوچک خرک قرار می‌گیرند.دسته: دسته تار از چوب‌های سخت مانند گردو یا توت به صورت لوله‌ای توپُر به طول تقریبی 50 و قطر 4 سانتی متر ساخته می‌شود. دستان‌ها(پرده) با فواصل معین روی آن بسته می‌شوند.سر پنجه و گوشی: سر پنجه یا جعبه کوک (جعبه گوشی) در ابتدای دسته قرار گرفته و 6 عدد گوشی روی آن نصب می‌شوند و بوسیله آن، سیم‌ها کوک می‌شوند.شیطانک: قطعه استخوانی باریک و کم ارتفاع است. عرض آن به اندازه عرض دسته تار و ارتفاعش دو میلی متر است و دارای شیارهای کم عمقی است که سیم‌ها هر یک از درون یکی از شیارها می‌گذرد و به طرف گوشی می‌روند.مضراب: مضراب قطعه ای است فلزی معمولا از جنس برنج، به طول تقریبی 3-4 سانتی متر و نیمی از طول آن که در دست نوازنده قرار می‌گیرد با موم پوشیده می‌شود.سیم‌ها: تار دارای 6 سیم است که سیم‌های اول و دوم از جنس فلزی سفید رنگ، سیم‌های سوم و چهارم از جنس برنج، سیم پنجم(واخوان) فلز سفید رنگ و سیم ششم (بم) از جنس فلزی زرد رنگ است. نوازندگان پیشین :• آقا حسینقلی• میرزاعبدالله• درویش خان• اسماعیل ساقی• علینقی وزیری• موسی معروفی• یحیی زرین پنجه• علی‌اکبر شهنازی• مرتضی نی‌داوود• عبدالحسین شهنازی• غلامحسین بیگجه‌خانی• لطف‌الله مجد• عطا جنگوکنوازندگان حاضر :• جلیل شهناز • فرهنگ شریف• هوشنگ ظریف• فریدون حافظی• محمدرضا لطفی • حسین علیزاده • محسن نفر• داریوش طلایی• کیوان ساکت• داریوش پیرنیاکان• حمید متبسم•محمدرضا طاهرزاده ارشد تهماسبی  مجید درخشانی• شهرام میرجلالی• حمید طهماسیان سازندگان تار :از سازندگان به نام این ساز در دوران قاجار می‌توان از یحیی اول و یحیی دوم و عباس و جعفر صنعت وبعد از آنها به رمضانعلی شاهرخ و در دوران ما به استاد ابراهیم قنبری مهر و ازپژوهشگران سازهای ایرانی استاد تسنیمی اشاره کرد. تار از چه زمانی به وجود آمده:این که از چه زمانی این نام به سازی که امروز در دست ما است (تار) اطلاق شده معلوم نیست. تنها در شعر فرخی سیستانی تار در ردیف "نزهت" که نام يك آلت موسیقی است به کار رفته است: آنچه مسلم است این است که ما تا دوره صفویه سازی به نام و شکل تار امروزی نداشته ایم. زیرا در نقاشی های آن دوره هم اثری از آن دیده نمی شود. در صورتی که در مجلس بزم تالار چهل ستون اصفهان کمانچه، عود و سنتور دیده می شود. ساز دیگری در ایران به نام طنبور یا تنبور سابقه بسیار قدیم دارد که فارابی نیز از آن نام می برد و در اشعار شاعران پیشین ایران هم ذکر آن رفته است. چنان که منوچهری دامغانی می گوید: به یاد شهریارم، نوش گردان به بانگ چنگ و موسیقار و طنبور و هم چنین در جای دیگر سروده است: خنیا گرانت، فاخته و عندلیب را بشکست نای در کف و طنبور در کنار بعضی گویند تار، همان بربط باستانی است که بعدها عود نامیده شده است. در این که عود و بربط یکی است شکی نیست. ولی تار به طنبور بیشتر شباهت دارد تا به عود و بربط.در قدیم دو نوع طنبور بوده است: طنبور خراسانی و طنبور بغدادی. این ساز دو سیم داشته و مضرابی بوده که با انگشتان دست راست نواخته می شده و هم اکنون در کردستان معمول است.بر خلاف عود که دسته ای کج دارد، دسته تنبور راست و بلند است و مانند تار، پرده بندی می شود، ولی عده پرده های آن کمتر است. شکل طنبور همه جا در نقاشی های قدیم بخصوص در مینیاتورها دیده می شود و کاسه آن از چوب است و دهانه آن هم پوست ندارد مثل سه تار. ولی کاسه آن بزرگ تر است و به شکل یک نصفه خربزه است.به نظر چنین می رسد که سه تار از نوع طنبور بوده است. با این تفاوت که طنبور را با چهار انگشت دست راست (بدون شست) به صدا در می آوردند ولی در سه تار، ناخن سبابه عمل مضراب را انجام می دهد. احتمالاً چون صدای سه تار کم بوده است کاسه این ساز را بزرگ تر کرده و روی آن پوست کشیده اند و با مضراب فلزی نواخته اند تا طنین آن بیشتر شود. مخترع تار: این که شهرت دارد ابونصر فارابی مخترع تار بوده است سند تاریخی ندارد.در دوره صفویه از نوازنده ای به نام استاد "شهسوار چهارتاری" نام برده اند و معروف است که "شیخ حیدر" مخترع چهار تار است. هم چنین گویند شخصی به نام "رضاء الدین شیرازی"، شش تار را اختراع کرده است.به طورکلی تار در دوره قاجاریه یکی از ارکان موسیقی ایران شده است.سازهای هم خانواده :در سال های اخیر هر گونه نوآوری بر روی این ساز، بیشتر به افزایش کیفیت و کارایی آن منجر شده است. تنها اتفاق مهم در این خصوص ساخت اندازه هایی کوچک تر و بزرگ تر از تار معمولی بود که به پیشنهاد کلنل علی نقی وزیری و البته با الگو برداری از فرهنگ موسیقی غربی، به نام های تارسوپرانو و تارباس ساخته شدند. از این دو، فقط تارباس موفق شد در موسیقی نوین ایران جایی پیدا کند و امروزه بیشتر گروه های موسیقی ایرانی از آن بهره می برند. صدادهی تارباس یک هنگام (Octave) بم تر از تار معمولی است. این ساز فقط سه عدد سیم دارد و معمولاً از سیم های گیتار و در مواردی از سیم های ویلنسل بهره می گیرد. تارباس با مضرابی از جنس پلاستیک یا شاخ حیوان نواخته می شود. صدای تک نوازی آن خیلی جذاب نیست ولی در گروه نوازی کاربرد فراوان دارد. در تارباس فقط صداهای بم مورد نیاز است. به همین دلیل روی بخش نقاره، همانند تار پوست نمی اندازند و این قسمت غالباً به صورت خالی دیده می شود. برخی نیز برای زیبایی، روی آن را با یک توری نازک می پوشانند. تجربه های نوین :تار از گذشته همواره در دو نقش تکنواز و همنواز ایفای نقش می کرده است. قدرت صدای آن با سازهایی چون سنتور، عود، کمانچه و نی برابری می کند و بدون میکروفون می تواند در کنار این سازها به همنوازی بپردازد. در سال های اخیر علاوه بر کارهای گروه نوازی ایرانی، آهنگ های مستقلی نیز برای این ساز تصنیف شده است. آهنگ هایی مانند چند نوازی تار که نخستین بار توسط آهنگسازی به نام محسن نفر صورت گرفت و یا دونوازی تار به نام شورانگیز، ساخته حسین علیزاده با اجرای مشترک خودش و ارشد تهماسبی. البته خیلی پیش تر، علی نقی وزیری، آهنگ های دونوازی برای تار نوشته بود ولی عموماً این آهنگ ها شبیه دونوازی های غربی بودند که بیشتر توسط هنرآموزان هنرستان موسیقی اجرا می شدند و در مجموع از اقبال عمومی برخوردار نبودند. در مجموع تجربه محسن نفر در آهنگ چند نوازی تار و تارباس که بیشتر بر اساس تشکیل آکورد زیر ملودی اصلی شکل گرفته بود و همچنین تجربه دونوازی تار ساخته حسین علیزاده که از نوعی فن چند صدایی موسوم به کنترپوان استفاده می کرد، به مذاق شنوندگان موسیقی ایرانی بیشتر خوش آمدند. در خصوص تجربه های نوین تار همچنین می توان به آهنگ فانتزی برای تار و ارکستر ساخته حسین دهلوی اشاره کرد. این آهنگ در اصل بر اساس "بندباز" ساخته کلنل علینقی وزیری بسط و گسترش یافته است.تار همواره در کانون تمدن های شهری بوده و کاربردی در موسیقی محلی نداشته است ولی در چند دهه اخیر و به خصوص با راه اندازی رادیو ایران، برخی نوازندگان محلی به این ساز روی آوردند. از سوی دیگر برخی نوازندگان موسیقی شهری نیز سعی کردند با استفاده از آن، آهنگ های محلی را بازنوازی کنند. اجرای برخی آهنگ های مشهور موسیقی غربی با تار از دیگر تجربه های نوازندگان معاصر است. چنین تجربه ای ابتدا در باکو پایتخت کشور آذربایجان توسط تارنوازان آذری صورت گرفت و امروزه نیز کیوان ساکت، یکی از نوازندگان ایرانی به چنین تجربه ای روی آورده است. این آثار در اصل برای سازهایی مثل ویولون، پیانو و گیتار نوشته شده اند که در اجرای جدید با صدادهی تار، رنگ متفاوتی به خود گرفته اند. روشن است اجرای چنین آثاری در مقوله موسیقی ایرانی نمی گنجد. بلکه صرفاً تجربه ای برای ایجاد یک موسیقی جدید با هویت دوگانه است.

« فيلم گاو به كارگرداني داريوش مهرجويي، بعد از ۴۵ سال، روانه‌ي سالنهاي سينماهاي تهران و شهرستانها شده است. گاو، يكي از نخستين آثار موج نوي سينماي ايران است كه در سال ۱۳۴۸ ساخته شد و اكنون نسخه مرمت شده‌ي ديجيتال آن بعد از ۴۵ سال از روز ششم فروردين در گروه سينمايي هنر و تجربه در تهران و شهرستانها به نمايش عمومي درآمده است. داريوش مهرجويي، فيلم گاو را بر اساس يكي از داستانهاي مجموعه‌ي عزاداران بيل اثر غلامحسين ساعدي ساخته است. بسياري از منتقدان و نويسندگان، گاو را تحسين كرده و آن را يكي از بهترين فيلمهاي اقتباسي سينماي ايران مي‌دانند. غلامحسين ساعدي در نوشتن فيلمنامه‌ي گاو با مهرجويي همكاري داشته است. مهرجويي درباره‌ي همكاري‌اش با ساعدي در ساختن فيلم گاو گفته است: " ساعدي بود كه اولين بار ساختن فيلمي از روي داستان «گاو» را به من پيشنهاد كرد و مرا به تعمق واداشت. من مي‌توانستم قبول كنم يا رد كنم، در هر حال آن‌چه مرا وادار به ساختن آن كرد، وابستگي و ارتباطي بود كه بين طرز تلقي خودم و او مي‌ديدم». گاو، شرح زندگي مردي به نام مش حسن است كه وابستگي و عشق زيادي به گاوش دارد كه تنها وسيله امرار معاش او و خانواده‌اش است. اما گاو مش حسن به علت نامعلومي مي‌ميرد و روستائيان، نعش گاو را در چاه روستا مي‌اندازند و پس از بازگشت مش حسن از شهر، وانمود مي‌كنند كه گاو او گريخته است اما مش حسن حرف آنها را باور نمي‌كند و به‌تدريج حالش دگرگون شده و خود را گاو مي‌پندارد. گاو نخستين بار در سال ۱۹۷۱در جشنواره فيلم ونيز، بدون زيرنويس انگليسي به نمايش درآمد و جايزه منتقدان بين‌المللي اين جشنواره را به دست آورد. اين فيلم درجشنواره فيلم شيكاگو هم به نمايش درآمد و جايزه‌ي هوگو نقره‌اي بهترين بازيگررا نصيب عزت‌الله انتظامي‌كرد كه درنقش مش حسن ظاهر شده بود....»سايت يورونيوز11 فروردين 1394 ـ 31 آوريل 2015

« توماس ترانسترومر شاعر ونويسنده سرشناس سوئدي و از برندگان نوبل ادبيات در سن 84سالگي در بيمارستاني در شهر زادگاهش استكهلم درگذشت. او در سن 25سالگي نخستين مجموعه شعر خود به نام "17شعر" را منتشر كرد. از او به عنوان يكي از برجسته ترين نويسندگان اسكانديناوي پس از جنگ جهاني دوم نام برده مي شود. آثار اين برنده جايزه نوبل ادبيات سال 2011ميلادي به بيش از 60زبان ترجمه شده است."مجمع الجزاير رؤيا" از جمله آثار اين نويسنده است كه به فارسي ترجمه شده است.»سايت يورونيوز8 فروردين 1394 ـ 28مارس 2015

کشورم را در سینه ام ، پنهان می کنم هفت سین از رگهای سرخ سیب بر سین های سبز سرزمین چیده می شوند اسفند گلوی خاک را می ساید بهار از نیمه های شب طلوع می کند محبوب مبتکر 29 اسفند 1393

« فيلم «سيزده دقيقه» براساس يك داستان واقعي است. گئورگ السر درسال ۱۹۳۹ نقشه قتل آدولف هيتلر و چند رهبر ديگر نازي را در نشست مونيخ طرح ريزي و اجرا كرد. او و با وجود ناكامي در اين راه، به يكي از نمادهاي مقاومت آلمانها عليه نازيسم تبديل مي‌شود. اويويه هيرشبيگل، كارگردان«سيزده دقيقه» درمورد شخصيت اصلي فيلمش مي‌گويد: «گئورگ السر شبيه ادوارد اسنودن است. او اهميتي به منافع شخصي خود نمي‌دهد و عميقاً به غرايز دروني خود باور دارد. آن احساسات آن‌قدر عميق و قوي هستند كه غيرقابل كنترل مي‌شوند. السر براي حفظ آزادي، آزادي بيان و افراد، به تنهايي، ايستادگي مي‌كند». كريستيان فريادل كه نقش السر را ايفا كرده مي‌گويد: «نگاه فيلم به يك واقعه تاريخي جالب است. شخصيتي كه من نقش آن را بازي مي‌كنم، شخصيتي سياسي نيست اما درجريان زندگي خود نمي‌تواند به فرياد دموكراسي خواهي پاسخ مثبت نگويد ...». كترينا شولتر، هنرپيشه نقش اول زن فيلم بر اين باور است كه «چون داستان در شهري كوچك مي‌گذرد و امكان درك شرايط را آسان‌تر مي‌كند. ...». نشست مونيخ برگزار مي‌شود، اما هيتلر مجبور مي‌شود زودتر محل را ترك كند و در نتيجه بمب سيزده دقيقه بعد از آن كه او و يارانش از سالن جلسه خارج مي‌شوند، منفجر مي‌شود. طرح ترور شكست مي‌خورد، السر بازداشت و به مدت ۵ سال بدون محاكمه زنداني مي‌شود و سرانجام، چهار هفته پيش از پايان جنگ، در اردوگاه كار اجباري داخائو اعدام مي‌شود.»سايت يورونيوز22 اسفند 1393ـ 13 مارس 2015

« فيلم جديد مورگان ماتيو، كارگردان بريتانيايي به نام «ايكس+ايگرگ» از سيزده مارس ۲۰۱۵ بر پرده سينماهاي بريتانيا خواهد رفت. ايسا باترفيلد، بازيگر جوان بريتانيايي در اين فيلم نقش يك نابغه رياضي را بازي مي‌كند كه به بيماري اوتيسم مبتلا است يعني نقش ناتان را، نوجواني كه در دنياي اعداد نسبت به دنياي انسانها احساس راحتي بيشتري مي‌كند. او به سختي مي‌تواند با اطرافيان رابطه‌اي برقرار كند حتي با مادرش جولي، و تلاشهاي مادرش نيز براي تغيير اين وضعيت بي‌فايده است. كارگردان فيلم مي‌گويد: «داستان فيلم، اقتباس آزادانه از يك فيلم مستند است كه حدود هشت سال پيش تهيه كرده بودم و " ذهنهاي جوان زيبا "نام داشت. من در تهيه فيلم " ايكس+ايگرگ "از فيلم مستندم بسيار الهام گرفتم به‌ويژه از مرد جواني كه " دانيل لايت وينگ "نام داشت و شخصيت ناتان بر اساس ويژگيهاي رفتاري او شكل گرفته است». پيش از آغاز فيلمبرداري و در زمان انجام تحقيقات مربوط به فيلم، ايسا باترفيلد به ملاقات «لايت وينگ» رفت. اين كار باعث شد كه او بتواند درباره چگونگي بازي و طرز تفكرش براي نزديك شدن شخصيتش به يك نابغه مبتلا به اوتيسم ايده بگيرد. در اين فيلم، سرانجام ناتان پس از دوستي با معلمش آقاي " هوم فريز "مي‌تواند به المپياد بين‌المللي رياضي راه يابد. ايسا باترفيلد مي‌گويد: «من هم با دانيل صحبت كردم و هم به مدارس تخصصي كار با كودكان مبتلا به اوتيسم رفتم و با نوجواناني صحبت كردم كه طرز تفكري شبيه به ناتان در اين فيلم دارند. اين كار باعث شد دريابم چه چيزي باعث تغيير در رفتار آنها مي‌شود و در نهايت بتوانم اطلاعات لازم را براي ساختن اين شخصيت به‌دست آورم». ناتان پس از آن كه براي نمايندگي بريتانيا در المپياد بين‌المللي رياضي انتخاب مي‌شود، به سفر مي‌رود و در اين سفر با چالشهاي غيرمنتظره‌اي روبه‌رو مي‌شود كه يكي از آنها درك مفهوم عشق است. اين فيلم اولين بار در جشنواره بين‌المللي فيلم تورنتو در سپتامبر سال ۲۰۱۴ ميلادي به نمايش درآمد و پس از آن در اكتبر همان سال در جشنواره فيلم لندن اكران شد. »سايت يورونيوز 20 اسفند 1393ـ11مارس 2015

« دوستداران لئونارد نيموي، بازيگر مشهور مجموعه علمي «پيشتازان فضا» تخيلي كه روز جمعه در سن ۸۳ سالگي درگذشت، در مراسم‌هاي مختلفي ياد او را گرامي داشتند. اين هنرپيشه آمريكايي با ايفاي نقش «آقاي اسپاك» در پيشتازان فضا، به محبوبيت جهاني دست يافت....لئونارد نيموي علاوه بر نقش برجسته‌اي كه در سريال تلويزيوني پيشتازان فضا بازي كرد، در فيلمها و سريال‌هاي ديگري از جمله «ماموريت غيرممكن» نيز بازي كرد. او هم‌چنين در زمينه كارگرداني، عكاسي و نويسندگي هم فعال بود. در مجموعه پيشتازان فضا، او نقش يك موجود نيمه زميني، نيمه والكاني، يعني از سياره والكان را بازي مي‌كرد و شعار هميشگي‌اش «عمرت دراز و پيروز» بود. »سايت يورونيوز9 اسفند 1393ـ28 فوریه 2015

.یاشار کمال، نویسنده اهل ترکیه، روز شنبه در سن ۹۲ سالگی در بیمارستانی در استانبول درگذشتوی با اولین رمان خود «اینجه ممد» شهرتی جهانی یافت. این اثر روایت شورش دهقانزاده ای جوان علیه اربابان و زمینداران ستمگر است.یاشار کمال در ۱۹۲۳ میلادی در روستای کردنشینی که امروزه «گوکچه دام» خوانده می شود و در استان جنوبی عثمانیه ترکیه جای گرفته است در خانواده ای تنگدست چشم به جهان گشود.او در کودکی یک چشمش را از دست داد و در پنج سالگی شاهد قتل پدر بدست فرزندخوانده اش و از شوک آن بمدت هفت سال دچار لکنت زبان شد.یاشار کمال که بخاطر دفاع از حقوق اقلیت ها بارها زندانی شده بود زندان های ترکیه را مدرسه ادبیات معاصر ترکیه می خواند.«کمال صادق گوکچَه لی» یا یاشار کمال از چوپانی تا نویسندگی را تجربه کرد و از خود بیش از ۳۰ رمان و داستان و دفتر شعر به یادگار گذاشت.2015 euronews

رفتی از دنیای اینجارفتی اما هرجا میرمنت های تو روبرومهآواز تورو میخونمصدای تو تو گلومهروی شونه های خوبتخاک ایران ریشه کردهدستای تورو می گیرهواسه خوندنت می میرهمیاد اون روز که پرندهاوج می گیره توی آهنگ تو آروممیشکنه قفل قفس رومی گه آزادم به پروازمی زنه به زیر آوازتو میای به خونمون بازنت های همیشه خاموشکوک میشن به ضربه ی سازمیاد اون روز که پرندهاوج می گیره توی آهنگ تو آرومتو میای به خونمون بازنت های همیشه خاموشکوک میشن به ضربه ساز محبوب

"بردمن" به کارگردانی الخاندرو ایناریتو چهار اسکار از جمله بهترین فیلم سال را از آن خود کرد. جولین مور و ادی ردمین اسکار بهترین بازیگر زن و مرد در نقش اصلی را دریافت کردند. آنچه در اسکار ۲۰۱۵ گذشت:دست‌اندرکاران فیلم "بردمن" همگی به روی صحنه می‌آیند. هشتاد و هفتمین مراسم اسکار با اعلام بهترین فیلم سال به پایان می‌رسد. شان پن که تا به حال دوبار برنده اسکار شده، برای اعلام مهمترین جایزه شب ‌که اسکار بهترین فیلم سال است، به روی صحنه می‌آید. نامزدها: بردمن، پسربچگی، هتل بزرگ بوداپست، بازی تقلید، سلما، تک تیرانداز آمریکایی، تئوری همه‌چیز، ویپلش. و اسکار می‌رسد بــــــــــــــه: بردمن! نگاهی به فیلم بردمن "بردمن" ترکیبی موفقی از کمدی و تراژدی است. در این فیلم داستان زندگی ریگن تامسون (توسط مایکل کیتون بازیگر نقش بتمن در دهه ۸۰ میلادی) به تصویر کشیده می‌شود. ریگان تامسون در این فیلم بازیگری است که دیگر دوران اوج فعالیت‌های هنری‌اش سپری شده است. ریگن بیست سال پیش نقش "قهرمانی" به نام "بردمن" را بازی می‌کرده، اما حال می‌خواهد که در سنین میانی عمر خود "بازیگری واقعی و جدی" شود و نامی از خود در در تئاتر برادوی به جای گذارد. جک، دوست ریگن مسئولیت این تئاتر را برعهده دارد. اما پیش از نخستین اجرای این تئاتر مشکلاتی بروز می‌کنند. ریگن وظیفه می‌یابد که برای نقش فرعی بازیگر جدیدی پیدا کند. اما این بازیگر جدید که بی‌استعداد هم نیست، دمدمی مزاج است و نمی‌خواهد روابطه خود با دختر ریگن را به پایان برساند. . کارگردانی این فیلم را که برای ۹ جایزه اسکار نامزد شده یود الخاندرو گونزالز ایناریتو بر عهده دارد. در کنار مایکل کیتون، بازیگران دیگری همچون اما استون، ادوارد نورتون و نائومی واتس نقش‌آفرینی می‌کنند. مایکل کیتون که در گلدن گلوب ۲۰۱۵ جایزه "بهترین بازیگر مرد در فیلم‌های کمدی یا موزیکال" را به دست آورده بود، ادر اسکار ۲۰۱۵ ناکام ماند.جولین مور می‌گوید، در یک مقاله خوانده که بردن جایزه اسکار به اندازه پنج سال به طول عمر انسان اضافه می‌کند. او برای همین از آکادمی به طور ویژه تشکر می‌کند، چرا که به گفته خودش شوهرش از او جوان‌تر است. متیو مک‌کاناهی، برنده اسکار بهترین هنرپیشه مرد نقش اصلی، نام برنده اسکار بهترین هنرپیشه زن نقش اصلی را از پاکت بیرون می‌آورد. اسکار می‌رسد بــــــــــــــــه: جولین مور برای "هنوز آلیس". او بالاخره صاحب اسکار شد. کیت بلانشت که سال پیش برنده اسکار بهترین هنرپیشه زن نقش اصلی شد، برای اعلام نام برنده بهترین هنرپیشه مرد نقش اصلی به روی صحنه می‌آید. اسکار نصیب کسی نمی‌شود جـــــــز: ادی ردمین برای بازی درخشان و دیدنی‌اش در فیلم "تئوری همه‌چیز". او جایزه‌اسکارش را به همه کسانی تقدیم می‌کند که در سراسر جهان با بیماری "ای ال اس" دست و پنجه نرم می‌کنند.بن افلک با پاکتی که اسم برنده بهترین کارگردانی در آن نهفته است به روی صحنه می‌آید و اسکار می‌رسد به: الخاندرو ایناریتو برای فیلم "بردمن". اسکار رفته رفته به پایان نزدیک می‌شود. حالا نوبت اعلام برنده‌ها در شاخه‌های مهم است. اپرا وینفری نامزدهای بهترین فیلمنانه اقتباسی را معرفی می‌کند. گراهام مور برای فیلم "بازی تقلید" این جایزه را بدست می‌آورد. او می‌گوید زمانی که ۱۶ سال داشته، به فکر خودکشی می‌افتد و اضافه می‌کند حالا می‌خواهد از این فرصت استفاده کرده و به نوجوانانی که احساس می‌کنند، متفاوت هستند، بگوید متفاوت بمانید. اسکار بهترین فیلمنامه تألیفی (اریژینال) توسط ادی مورفی به فیلم "بردمن" می‌رسد. حرکتی غافلگیرانه!! در حالی‌که حاضران سخت در حال تشویق لیدی گاگا هستند، جولی اندروز شخصا به روی صحنه می‌آید. ۵۰ سال از نمایش فیلم "اشک‌ها و لبخندها" گذشته است، جولی اندروز حالا بانویی سالخورده و همچنان زیباست. او نامزدهای موسیقی متن فیلم را معرفی می‌کند. نامی که از پاکت بیرون می‌آید: الکساندر دسپلا برای فیلم "هتل بزرگ بوداپست". در این قسمت از مراسم یادی از موزیکال کلاسیک و دیدنی "اشک‌ها و لبخندها" با هنرنمایی جولی اندروز و کریستوفر پلامر می‌شود. بعد از آن نوبت به لیدی گاگا با موهایی یکدست سفید می‌رسد که ترانه اصلی این فیلم را بازخوانی کند. لیدی‌گاگا که لباسی متفاوت از لباس فرش قرمزش را به تن کرده، با استایلی که شباهتی به ظاهر و آرایش "غیرمعمول" همیشگی‌اش ندارد، به سختی قابل شناسایی است.• حال نوبت به جان تراولتا رسیده که به خاطر اشتباهش در تلفظ نام ادینا منزل در مراسم پارسال، سکه یک پول شود. ادینا منزل که پارسال اسکار بهترین ترانه را دریافت کرد، همراه با تراولتا نام برنده بهترین ترانه را اعلام می‌کنند: افتخار از فیلم سلما. • حاضران به شدت از این اجرا استقبال می‌کنند. برخی از هنرپیشه‌ها حتی اشک هم از چشمان‌شان سرازیر شده است. • حال نوبت به جان لجند به همراه کامن میوزیک رسیده که ترانه "افتخار" از فیلم "سلما" را اجرا کنند که اگر بخت یاری کند، اسکار بهترین ترانه را از آن خود خواهد کرد. • اسکار بهترین مستند بلند سال به "شهروند شماره ۴" می‌رسد. این فیلم به افشاگری‌های ادوارد اسنودن، کارمند پیشین آژانس امنیت ملی آمریکا، می‌پردازد. • برنده اسکار بهترین تدوین فیلم از سوی نائومی واتس و بندیکت کامبربچ اعلام می‌شود: تام کراس برای فیلم "ویپلش". • مریل استریپ از چهره‌های سینما یاد می‌کند که در سال گذشته درگذشتند: میکی رونی، پاول مازورسکی، جفری هولدر، نادیا برانسون، الیزابت پنا، آنیتا اکبرگ، ریچارد اتنبرو، رابین ویلیامز، راد تیلور، لارن باکال و مایک نیکولز از جمله کسانی هستند که در هشتاد و هفتمین مراسم اسکار از آنها یاد می‌شود. دست آخر جنیفر هادسون ترانه‌ای را اجرا می‌کند. • ادریس البا و جسیکا چستین برنده اسکار بهترین فیلمبرداری را اعلام می‌کنند: مانوئل لوبزکی برای فیلم "بردمن" • اسکار بهترین طراحی صحنه و دکور نصیب فیلم "هتل بزرگ بوداپست" می‌شود. • نیل پاتریک هریس کنایه‌ای به نامزد نشدن غیرمنتظره "فیلم لگو" می‌زند تا به این ترتیب نوبت به اعلام نام برنده بهترین فیلم انیمیشن سال برسد. اسکار این شاخه می‌رسد به: "قهرمان بزرگ ۶" تولید والت دیزنی. • کوین هارت و آنا کندریک روی صحنه‌آمده‌اند تا برنده اسکار بهترین انیمیشن کوتاه را اعلام کنند؛ اسکار نصیب "Feast" می‌شود. • نوبت به اهدای اسکار بهترین جلوه‌های تصویری ویژه رسیده است. برنده: پاول فرانکلین، اندرو لاکلی، ایان هانتر و اسکات فیشر برای فیلم "بین ستاره‌ای" (Interstellar). • ریتا اورا، خواننده بریتانیایی، ترانه "قدردان" برای فیلم "فراتر از نورها" را اجرا می‌کند؛ یکی از نامزدان بهترین ترانه سال.• پاتریشیا ارکت در نطق تشکرش بر تلاش و مبارزه برای ایجاد برابری میان زن و مرد به خصوص در آمریکا تأکید می‌کند. سخنان وی با استقبال شدید شماری از حاضران از جمله مریل استریپ روبرو می‌شود. • اسکار کم کم به بخش اهدای جوایز مهم نزدیک می‌شود. جرد لتو که سال پیش اسکار بهترین هنرپیشه نقش مکمل مرد را از آن خود کرد، نامزدهای بهترین هنرپیشه نقش مکمل زن را معرفی می‌کند: پاتریشیا ارکت، لارا درن، کیرا نایتلی، اما استون، مریل استریپ. و اسکار می‌رسد بـــــــــــه: پاتریشیا ارکت برای فیلم "پسربچگی"! • میلر و اوانز همچنان روی صحنه‌مانده‌اند تا برنده اسکار بهترین تدوین صدا را اعلام کنند: الن رابرت موری و باب اسمن برای "تک ‌تیرانداز آمریکایی" اسکار را از آن خود می‌کنند؛ با تشکری ویژه از کلینت ایستوود، کارگردان و بردلی کوپر، هنرپیشه این فیلم. • سینا میلر و کریس اوانز (کاپیتان آمریکا) نامزدهای بهترین میکس صدا را معرفی می‌کنند و در نهایت نام کریگ من، بن ویلکینز و تامس کرلی برای فیلم "ویپلش" از پاکت بیرون می‌آید. این نخستین جایزه اسکار برای این سه نفر به شمار می‌رود. • نیل پاتریک هریس کت و شلوار شیک و رسمی‌اش را درآورده و در حالی‌که تنها یک شورت به پا دارد، روی صحنه ظاهر می‌شود. • به نظر می‌رسد نیل پاتریک هریس نخواهد توانست رکورد الن دی‌جنرس، مجری سال گذشته را بشکند. الن دی‌جنرس کمدین سرشناس تلویزیونی که سال پیش مجری اسکار بود، توانست این مراسم را به پربیننده‌ترین مراسم تلویزیونی در آمریکا در عرض ۱۰ سال گذشته تبدیل کند. شوخی‌های نیل پاتریک هریس به پای طنز الن دی‌جنرس نمی‌رسد. • تیم مک‌گراو، خواننده معروف سبک کانتری، ترانه "من دلم برایت تنگ نخواهد شد" را اجرا می‌کند. آهنگسازی و متن این ترانه کار گلن کمپل، خواننده ۸۲ ساله سبک کانتری است که به بیماری آلزایمر مبتلا شده است. این ترانه یکی از نامزدهای بهترین ترانه است.• نیل پاتریک هریس با دیوید اویلوو، هنرپیشه فیلم "سلما" شوخی می‌کند. • واشنگتن و بیتمن برنده اسکار مستند کوتاه را اعلام می‌کنند: الن گوسنبرگ کنت و دانا پری برای فیلم "Crisis Hotline: Veterans Press 1". • نامزدهای بهترین فیلم اکشن کوتاه توسط کری واشنگتن و جیسون بیتمن اعلام می‌شوند. اسکار نصیب فیلم "تماس تلفنی" به کارگردانی مت کوربی و جیمز لوکاس می‌شود. این نخستین اسکار آنها به شمار می‌رود. • ماریون کوتیار، هنرپیشه فرانسوی‌، که خود نامزد اسکار بهترین هنرپیشه زن است، روی صحنه آمده و از ترانه "همه‌چیز فوق‌العاده است" تعریف می‌کند. این ترانه برای انیمیشن "فیلم لگو" است. خوانندگان و رقاصان که لباس‌هایی به رنگ شاد پوشیده‌اند، روی صحنه می‌آیند و ترانه را اجرا می‌کنند. DW.de