03282023سه شنبه
بروزرسانیچهارشنبه, 13 جون 2018 11:27

ضد جاسوسي

خبرگزاري آسوشيتدپرس, 8مارس2017 – ساعت1634 – برلين – بقلم كريستن گريشابر -  يك مرد 31ساله پاكستاني روز چهارشنبه در برلين به جرم عامل جاسوسي ايران در اروپا مورد محاكمه قرار گرفت. وي در آلمان مشغول جمع آوري اطلاعات حول حمله احتمالي به اسراييل و اهداف يهودي در آلمان و فرانسه بوده است. حيدر سيد مصطفي متهم است كه اطلاعات وسيعي را براي واحد ويژه سپاه پاسداران جمع آوري مي كرده است... وي اين اطلاعات را به شخصي بنام محمود مي فرستاده كه او آنها را به نيروي قدس ايران منتقل مي كرده است … او مخفيانه تعداد 900عكس و دهها فيلم از اهدافي كه مي خواسته در پاريس و برلين تهيه كرده است. .. مصطفي در ژوييه 2016 در آلمان دستگير شد و حملاتي كه تدارك مي ديد عملي نشدند... مصطفي به گفته مايكل گريوين دادستان آلمان حداقل 2052يورو (2170دلار) بابت اين فعاليتهاي جاسوسي دريافت كرده بود. مصطفي اگر محكوم شود به مدت 4سال به زندان خواهد افتاد. محاكمه او قرار است دوشنبه از سر گرفته شود و دادگاه آلمان 8 جلسه استماع براي او تعيين كرده است. سايت راديو آلمان نيز در مطلبي با تيتر ” محاكمه "جاسوس سپاه پاسداران" در دادگاهي در برلين” نوشت : در آلمان رسيدگي به اتهامات دانشجويي پاكستاني كه گفته مي‌شود به احتمال براي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اطلاعات جمع‌آوري مي‌كرده, آغاز شده است. مراكز و افراد يهودي هدف جاسوسي متهم ۳۱ ساله بوده‌اند. به گزارش خبرگزاري فرانسه, شعبه‌ي رسيدگي به پرونده‌هاي امنيتي دادگاه عالي برلين از امروز چهارشنبه (۸ مارس/ ۱۸ اسفند) بررسي اتهامات شخصي را آغاز كرده كه احتمال مي‌رود جاسوس جمهوري اسلامي در آلمان باشد. اين فرد حيدر سيد مصطفي و شهروند پاكستان معرفي شده كه گفته مي‌شود از مراكز يهوديان و مقامات اين مراكز جاسوسي كرده است. جاسوسي احتمالا با هدف جمع‌آوري اطلاعات براي حملات تروريستي صورت گرفته است بنا بر متن دادخواست, متهم ۳۱ ساله دست‌كم يك سال مشغول جمع‌آوري اطلاعات از اهداف احتمالي در آلمان, فرانسه و ديگر كشورهاي غرب اروپا بوده است. بر اين اساس, اين فرد از طرف يگاني ويژه از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران مأموريت داشته است. راينهولد روبه از حزب سوسيال دمكرات آلمان و رئيس پيشين "انجمن آلمان و اسرائيل" از جمله افرادي است كه اعلام شده بود دانشجوي پاكستاني زندگي روزمره او را زير نظر داشته و مسيرهاي آمد و رفت او را كنترل مي‌كرده است. گفته مي‌شود كه متهم افزون بر اين, درباره يك استاد فرانسوي-‌اسرائيلي دست به جاسوسي زده است. اين استاد در يك دانشسراي عالي اقتصاد در پاريس شاغل است. شبكه اول تلويزيون آلمان پيش از اين از "جاسوسي ناشيانه"ي متهم پاكستاني خبر داده بود. بر اساس اين گزارش, حيدر سيد مصطفي براي "سفارش‌دهند‌ه‌ي احتمالي خود, يعني ايران" گزارشي با پاورپوينت و به زبان انگليسي تهيه كرده كه در آن هم اشتباهات املايي به چشم مي‌خورد و هم اطلاعاتي نادرست درباره سير زندگي راينهولد روبه. متهم  پاكستاني در سال ۲۰۱۲ به عنوان دانشجو به آلمان آمد و در سال ۲۰۱۶ دستگير شد. تا پايان ماه مارس (۱۱ فروردين) ۷ جلسه‌ي رسيدگي ديگر به اتهامات او برگزار خواهد شد.
شنبه, 07 اسفند 1395 ساعت 13:48

جاسوسي رژيم عليه پناهندگان در نروژ

پليس امنيتي و ضد تروريستي نروژ در گزارش سالانة خود از تلاش‌هاي رژيم آخوندي براي اذيت و آزار پناهندگان و مخالفان ايراني در نروژ پرده برداشت. در قسمتي از اين گزارش تحت عنوان «جاسوسي عليه پناهندگان» آمده است، رژيم ايران از جمله حكومت‌هايي است كه سرويس‌هاي اطلاعاتي آن براي دسته‌بندي کردن افراد و گروههايي که بعنوان منتقد و يا مخالف حكومت شناخته مي‌شوند، فعال هستند. هدف، وارد آوردن فشار و يا تهديد کردن افراد براي همکاري و يا مجبور کردن آنان به فاصله‌گرفتن از فعاليت‌هاي انتقادي عليه رژيم است. اين سرويس‌ها هم‌چنين در صدد بررسي و شناسايي ساير افرادي هستند كه دشمن رژيم هستند. به همين دليل در سال 2017 نيز بخشي از محيط‌هاي پناهندگي و اپوزيسيون در نروژ هم‌چنان از اهداف اين سرويس‌هاي امنيتي خواهند بود. گزارش سالانة پليس امنيتي و ضد تروريستي نروژه هم چنین می نویسد:«رژيم ايران کار و فعاليت در زمينة توسعه و آزمايش‌کردن موشک‌هاي باليستيکي را دنبال مي‌کند. در نتيجه، شركتهاي  نروژي که به توسعة فن‌آوري مربوطه مشغولند، بايستي هم‌چنان مراقب تلاش مقامات رژيم ايران براي کسب غير قانوني (فن آوري) در نروژ باشند». يادآوري مي‌شود، سرويس‌هاي امنيتي و اطلاعاتي ساير كشورهاي اروپايي نیز مكرراً درگزارشهای خود، نسبت به فعالیتهای جاسوسی وزارت اطلاعات آخوندي در خاک اروپا هشدار داده اند. ازجمله، سرویسهای امنیتی آلمان و هلند بارها فعالیتهای جاسوسی وسرکوبگرانه مأموران اطلاعات آخوندی علیه پناهندگان ومخالفان ایرانی را گزارش کرده و خاطرنشان کرده اند که هدف اصلی این وزارتخانه مجاهدین وشورای ملی مقاومت ایران وپخش اطلاعات غلط و شيطان‌سازي علیه آنهاست.
دو دیپلمات ـ تروریست حکومت آخوندی در کنیا دستگیر و محاکمه شدند.   به گزارش  آسوشيتدپرس، دو کارمند سفارت رژیم در کنیا به نامهای نصرالله ابراهيم و عبدالحسين قلي صفايي روز سه شنبه در یک اتومبیل سفارت رژیم در حال فیلمبرداری وشناسایی ، دستگیر شدند. این دو تن از ملاقات دو تروریست زندانی رژیم که به جرم داشتن 15 کیلو مواد منقجره به 15 سال زندان محکوم شده بودند، بر می گشتند. یکسال پیش نیز پلیس کنیا از کشف یک گروه تروریستی وابسته به رژیم ایران در این کشور خبر داده بود.
پنج شنبه, 01 مهر 1395 ساعت 11:40

100 جاسوس فعال رژيم در اتریش

روزنامه اتریشی “دی پرسه” روز 21 سپتامبر 2016 در گزارشي نوشت : “کارشناسان امنیتی می گویند که در اتریش بیش از ۱۰۰نفر برای سرویس‌‌های مخفی جمهوری اسلامی ایران کار می‌کنند و یا با آن همکاری دارند. وظیفه آن‌ها، برخلاف آنچه در گزارش کنگره آمریکا می‌توان خواند، تنها زیرنظر گرفتن مخالفان تبعیدی یا اعمال فشار بر آن‌ها نیست، بلکه مدارکی به‌دست آمده که آن‌ها در زمینه دور زدن تحریم‌ها و پول‌شوئی هم فعال هستند”. روزنامه اتریشی “دی پرسه” گزارش می‌دهد که وین از جاسوسان جمهوری اسلامی پر شده است. برخی از این جاسوسان، ایرانی و برخی از آن‌ها اتباع کشورهای دیگر هستند. کنگره آمریکا قبلا تعداد جاسوسان رژیم تهران در اتریش را حدود ۱۰۰نفر اعلام کرده بود. به گزارش رادیو آلمان، گزارش ۶۴صفحه‌ای کتابخانه تحقیقاتی کنگره آمریکا در آخرین ماه سال ۲۰۱۲انتشار یافت. بخش کوچکی از این گزارش به بررسی فعالیت‌های وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران اختصاص داشت. در این بخش آمده بود: “وین… ظاهرا از جاسوسان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران پر شده است. این ثمره روابط خوب اتریش و ایران از زمان انقلاب است.” سکوت وزارت کشور اتریش روزنامه دی‌پرسه می‌نویسد: “وزارت کشور اتریش حاضر به اعلام موضع در مورد حضور جاسوسان ایرانی نیست و به گزارش سال ۲۰۱۲نهاد حفاظت از قانون اساسی استناد می‌کند”. در گزارش نهاد حفاظت از قانون اساسی اتریش، بدون ذکر نام از کشوری خاص آمده است: “اتریش به‌خاطر تاریخ، موقعیت، بی‌طرفی و استقرار نهادهای بین‌المللی متعدد، یکی از مهمترین محل‌های تلاقی سرویس‌های مخفی جهان است.” روزنامه اتریشی در ادامه گزارش خود می‌نویسد: “کارشناسان امنیتی حدس می‌زنند که در اتریش بیش از ۱۰۰نفر برای سرویس‌مخفی ایران کار می‌کنند یا با آن همکاری دارند. وظیفه آن‌ها، برخلاف آنچه در گزارش کنگره آمریکا می‌توان خواند، تنها زیرنظر گرفتن مخالفان تبعیدی یا اعمال فشار بر آن‌ها نیست. بلکه مدارکی به‌دست آمده که آن‌ها در زمینه دور زدن تحریم‌ها و پول‌شوئی هم فعال هستند”. براساس اطلاعاتی که دی‌پرسه کسب کرده، غرب در عین‌حال عراقی‌هایی را نیز تحت‌نظر دارد که برای عملیات مختلف به رژیم تهران کمک می‌کنند. این روزنامه می‌نویسد که جمهوری اسلامی در عراق که از زمان دخالت نظامی آمریکا در ده ‌سال پیش به وسیله اکثریت شیعه اداره می‌شود، نفوذ زیادی کسب کرده است.
تلويزيون رنگا رنگ و وبلاگ پژواك ايران زمين در سلسله افشاگريهاي قابل توجه، دست به افشاي بخشي از شبكه وزارت اطلاعات در كشورهاي اروپايي زده اند كه توسط مامور ارشد وزارت اطلاعات و افسر نيروي قدس، كيانهمر با نام مستعار سجاد هدايت مي شوند http://pezhvake-iranzamin.blogspot.co.uk/
صحن دادگاه برلين ـ محاكمه دو متهم به جاسوسي ميثم پناهي و سعيد رحماني دادستان گفت : اسناد موجود نشان ميدهد كه انگيزه ميثم پناهي براي همكاري با وزارت اطلاعات هيچ ربطي به مناسبات داخل مجاهدين نداشته است بلكه صرفا بخاطر پول بوده است و حتي در يكي  از چتها گفته است ما بازاء اطلاعاتي كه من ميدهم بايد پول خيلي بيشتري به من داده شود. گزارش دفتر نمايندگي شورا در آلمان  در باره محكوميت دو مزدور وزارت اطلاعات در دادگاه برلين ، به جرم جاسوسي عليه مجاهدين و شوراي ملي مقاومت ايران برلين 22 ژوئيه 2016 ـ روز سه شنبه 29 تير ماه بعد از 9 ماه تحقيقات گسترده قضايي و در پايان دو ماه رسيدگي و 9 جلسه علني استماع، دادگاه برلين حكم خود را در مورد پرونده جاسوسي عوامل وزارت اطلاعات عليه سازمان مجاهدين و شوراي ملي مقاومت ايران صادر كرد. برغم تشبثات گسترده وزارت اطلاعات و نيز بسيج مزدوران در اروپا مزدور ميثم پناهي كه از سال 1392 به جاسوسي عليه مقاومت ايران مشغول بوده به 2 سال و چهار ماه زندان و پرداخت هزينه هاي دادگاه محكوم شد. مزدور ديگر، سعيد رحماني از اين پيش تر به 100 روز كار اجباري محكوم شده بود. برگزاري چنين دادگاهي ، نيازمند يك گزارش مشروح و تفصيلي است كه زمان و فرصت كافي مي طلبد اما بمنظور اطلاع و هوشياري هموطنان بويژه پناهندگان ايراني در كشورهاي مختلف، شمه اي از آنچه در جلسات دادگاه گذشته و يا در حكم دادگاه و شهادتهاي پليس جنايي فدرال آمده است در خلاصه گزارش زير بطور محوري به اطلاع هموطنان ميرسد:1-بر اساس حكم دادگاه و اسناد ارائه شده به دادگاه، ميثم پناهي از سال 1392 در خدمت يك مامور وزارت اطلاعات بنام كيانمهر با اسم مستعار ”سجاد”، در قبال دريافت پول مشغول جمع آوري اطلاعات و تلاش براي ايجاد يك شبكه جاسوسي در كشورهاي اروپايي، عليه سازمان مجاهدين و شوراي ملي مقاومت بوده است. سجاد با سابقه 29 ساله در وزارت اطلاعات، گرداننده پايگاه وزارت بدنام و نيروي تروريستي قدس در هتل مهاجر بغداد ميباشد و از سالها پيش در اطلاعيه هاي دبيرخانه شوراي ملي مقاومت و كميسيون امنيت و ضد تروريسم افشا شده است. علاوه بر اين تلويزيون ملي ايران-سيماي آزادي در برنامه هاي متعددي اين دژخيم را افشا كرده بود.در جلسات دادگاه كه از 13 خرداد 95 شروع شد، مزدور ميثم پناهي كه از زندان به دادگاه منتقل ميشد در يك محفظة شيشه اي قرار داشت.2-دادستان ارشد فدرال در اولين جلسه دادگاه، كيفرخواست و ليست طولاني اتهامات را يك به يك قرائت كرد و گزارشها و اسناد جاسوسي و ارتباطات تلفني و اينترنتي و انتقال اطلاعات به سجاد را ارائه كرد. جاسوسان محكوم شده ميثم پناهي (نفر سمت راست) و سعيد رحماني (صورت خود را پوشانده است) طبق اين اسناد براي دادگاه روشن گرديد كه مزدور ميثم پناهي بطور روزانه اطلاعات ريز و درشت جمع آوري شده در مورد مجاهدين در كشورهاي مختلف را به سجاد منتقل مي كرده و در موارد متعددي براي بخدمت گرفتن افراد جديد و گسترش شبكه جاسوسي وزارت اطلاعات در سطح اروپا با روشهاي گوناگون اقدام كرده است. شيوه شناخته شده براي اين كار لجن پراكني عليه مجاهدين در پوشش انتقاد و دلسوزي و تلاش براي نجات آنها همراه با حملات موازي لفظي به رژيم براي رد گم كردن بوده است. در همين خصوص طبق اسناد دادگاه، سجاد حداقل از سه نفر از نادمين خواسته است مجموعه اي از اراجيف و اكاذيب مورد نظر وزارت اطلاعات را تحت عنوان خاطرات خود بنويسند تا توسط وزارت اطلاعات بصورت كتاب به چاپ برسد.در كيفر خواست تصريح شده است كه وزارت اطلاعات از طريق ماموران خود تلاش ميكند نفوذ خود را گسترش دهد و مورد به مورد مجاهدين و شورا را با كمك فعاليتهاي تبليغاتي بي اعتبار كنند.3- ميثم پناهي در فروردين و ارديبهشت1393 براي آموزش هاي جاسوسي و توجيهات تكميلي مخفيانه همراه با يك مامور وزارت اطلاعات از طريق تركيه به ايران ميرود. اما در آستانه سفر دوم به ايران در روز 6 آبان 1394 در آلمان دستگير ميشود. وي در ازاي جاسوسي و مزدوري حداقل مبلغ 28600 يورو از سجاد دريافت كرده است. پناهي اعتراف كرده كه اطلاعات اشرف و ليبرتي را در اختيار سجاد قرار ميداده است. وي در فروردين 1391 از اشرف به ليبرتي منتقل شده و در ارديبهشت همان سال توسط مجاهدين اخراج و سپس به هتل مهاجر بغداد رفت. 4-بر اساس كيفرخواست و شهادت افسران پليس جنايي فدرال، ميثم پناهي و ديگر مزدوران بغايت تلاش كرده بودند با سوء استفاده از ارتباطات و آشنايي هاي قبلي خود با مجاهدين در كشورها و مراكز مختلف در عين پنهان كردن مأموريت خود، به جاسوسي و كسب اطلاعات از سازمان مجاهدين و شوراي ملي مقاومت ايران بپردازند. دادستان و قضات دادگاه ، در موارد متعدد با ذكر جزئيات و تشريح ترفندهاي اطلاعات آخوندي، تاكيد كردند كه يك مأموريت ابلاغ شده به مزدوران به خدمت گرفتن نادمين و بريدگان براي جاسوسي در مورد آلباني و افرادي بوده است كه به اين كشور ميرفتند. 5-در يكي از جلسات دادگاه يكي از اعضاي دفتر نمايندگي شوراي ملي مقاومت در برلين بمدت سه ساعت در مقابل دادگاه شهادت داد و منجمله گفت : يكي از افرادي كه در هتل مهاجر به خدمت گرفته شد و سريعاً تحويل نيروي قدس شد، بريده اي بود بنام مسعود دليلي كه بعدا راهنما و دستيار دژخيمان و جلاداني شد كه در 10 شهريور 1392 به قتل عام در اشرف مبادرت كردند.52 تن از مجاهدين را بقتل رساندند و 7 تن را به گروگان گرفتند. آنها دليلي را نيز در همان روز به قتل رسانده و صورتش را براي اينكه شناخته نشود سوزاندند. قاضي اسناد مربوط به اين قتل عام را بعنوان اسناد دادگاه ثبت كرد.6- جاسوسان و وكلاي استخدامي تلاش زيادي داشتند كه سردژخيم سجاد را يك كارمند دون پايه سفارت رژيم در بغداد قلمداد كنند تا روابط مزدوران با او رابطه اي عادي وانمود شود، در همين خصوص قاضي از شاهد دفتر شورا سوال كرد كه آيا اين مزدوران از هويت سجاد مطلع بودند يا خير؟ او پاسخ داد كليه اعضا و هوادران مجاهدين چه در اشرف و ليبرتي و چه در خارج كشور از ماهيت و اهداف سجاد در هتل مهاجر و تلاش او براي بخدمت گرفتن بريدگان از طريق اطلاعيه هاي دبيرخانه و كميسيون امنيت شورا و از طريق سيماي آزادي و همچنين توضيحات شفاهي مسئولين مجاهدين و دفاتر شورا، مطلع بوده اند و هيچكس ناآگاهانه در دام اين دژخيم نيفتاده است.7- يك افسر اداره پليس جنايي آلمان شهادت داد كه موسي اكبري نسب يكي از ساكنان سابق ليبرتي كه در روز 6 آبان 1394 همزمان با دستگيري ميثم پناهي موقتا بازداشت شده و خانه او مورد تفتيش قرار گرفته بود، ارتباطات گسترده اي با سجاد داشته و از او پول ميگرفته است. سجاد متقابلا از موسي اكبري نسب خواسته بود با بريدگان مجاهدين ارتباط برقرار كند و آنها را بخدمت بگيرد. به گفته افسر پليس جنايي نفرات مرتبط با سجاد توجيه شده بودند كه رد تماسهاي تلفني و متون چت خود با سجاد را بلافاصله پاك و يا مخفي كنند تا كسي متوجه اين رابطه بكلي سري نشود. 8- دريكي از جلسات دادگاه قاضي فردي بنام شهاب كريمي را كه از مرتبطين با سجاد و ميثم پناهي بود به دادگاه احضار كرد. اين مزدور از قاضي درخواست كرد جلسه دادگاه غيرعلني باشد چرا كه نميخواهد در حضور هواداران مقاومت شهادت بدهد. قاضي اين خواست را رد كرد وگفت علنيت دادگاه يكي از پايه هاي قضائيه المان است و به وي تكليف كرد كه در دادگاه حاضر شود.شهاب كريمي در پاسخ به سوالات مكرر رئيس دادگاه در مورد علت ترك ليبرتي و رفتن به هتل مهاجر، ابتدا تلاش كرد علت را مناسبات مجاهدين در ليبرتي جلوه بدهد، اما سرانجام ناگزير شد اذعان كند كه از ليبرتي همراه با ميثم پناهي اخراج شده و به هتل مهاجر رفته است. شهاب كريمي در روز 6 آبان 1394 همزمان با ميثم پناهي توسط پليس آلمان بازداشت و مورد بازجويي قرار گرفته و خانه اش هم تفتيش و بازرسي شده بود. 9- يك افسر ديگر پليس جنايي فدرال در دادگاه شهادت داد و گفت: ما در ژوئن 2014 اطلاعاتي دريافت كرديم كه فعاليتهايي ازطرف وزارت اطلاعات براي جاسوسي عليه مجاهدين صورت ميگيرد. متعاقبا در اكتبر 2014 اطلاعات جزيي تري از جاسوسي فعال عليه مجاهدين از سرويس اطلاعات خارجي آلمان BND دريافت كرديم. اين اطلاعات كه از يك منبع ناشناس و حاوي اسامي مشخصي بود. نشان ميداد كه افراد بخصوصي در ليبرتي هدف اين جاسوسي قرار گرفته اند تا شايد اطلاعات بيشتر و بالاتري بدست وزارت اطلاعات رژيم ايران برسد . شنود مكالمات سجاد با مزدوران و آناليز آن براي پليس جنايي روشن كرده بود كه سجاد يك مامور بالاي وزارت اطلاعات با مأموريتهاي جنايتكارانه مشخص عليه مجاهدين در ليبرتي است.افسر پليس خاطرنشان كرد: ميثم و سجاد از طرق مختلف با هم ارتباط داشتند. ما يكبار در يك تماس تلفني بين سجاد و ميثم فهميديم كه از طريق تلگرام هم با يكديگر ارتباط دارند و از آن نقطه ما روي برنامه هاي مختلف ارتباطي وي شنود گذاشتيم. از ژوئن 2015 به ارتباطات مكتوب بين دو طرف رسيديم. ميزان چت ها با سجاد خيلي فشرده بود. ميثم پناهي روزانه با سجاد چت داشت. با وايبر هم صحبت ميكردند. شنود روي وايبر از سپتامبر 2015 گذاشته شد و از آن آن پس بيشترين انتقال اطلاعات به سجاد از طريق وايبر صورت ميگرفت. افسر پليس اعلام كرد ميزان پولي كه از طرف سجاد به پناهي رسيده است حداقل 28،600 يورو بوده و اين پول از طريق وسترن يونيون و توسط فردي بنام محمد ثامر براي او ارسال ميشد. افسر پليس گفت ميثم پناهي نزد او اعتراف كرده است كه بمدت 19 روز مخفيانه همراه با سجاد در ايران بوده است.10- قاضي سندي را كه توسط اطلاعات خارجي آلمان BND در 25 اوت 2015 در باره سجاد تنظيم شده بود در جلسه دادگاه قرائت كرد. طبق اين سند، سجاد اولين بار در سال 2012 توسط سرويس آلماني شناسايي شده است. او سعي ميكند نفرات بريده در هتل مهاجر بغداد را بخدمت بگيرد. افراد بخدمت گرفته شده عموماً از طريق تركيه و قاچاقچي هاي حرفه اي به كشورهاي مورد نظر در اروپا اعزام ميشوند تا براي شيطان سازي و فعاليتهاي جاسوسي عليه مجاهدين بكار گرفته شوند.11-يك شاهد ديگر از مقامات پليس جنايي فدرال كه مسئول بازجويي از ميثم پناهي بود، فاش كرد بسياري از ارتباطات مزدور را از طريق تلفن دستي ”آيفون 6 “ او ، شنود كرده اند و از اينرو هيچ شكي در جاسوسي اين افراد نيست. مقام پليس جنايي افزود : سجاد در بغداد نفرات بريده را عضوگيري مي كرد. سجاد از طريق تلفن، وايبر، چت، اِل لاين،تلفن و كامپيوتر با آنها رابطه بر قرار ميكرد. سجاد هميشه دستورات و نكاتش را براي مزدوران مي نوشت و از طريق وسا يل ارتباطي به آنها منتقل ميكرد. ميثم نيز به ديگران ميگفت اگر ميخواهي ايران بروي مشكلي نيست تا تركيه برو بقيه كارها را سجاد حل مي كند.... ما مطمئن بوديم كه سجاد يا يكي از نفراتش پناهي را در تركيه تحويل گرفته و به ايران برده اند.نكته ديگر اينكه ميثم پناهي بلحاظ خرج كردن پول دستش باز بود و محدوديتي نداشت و براي پليس بسيار روشن بود كه افراد اين شبكه به چه كاري مشغول بودند درغير اينصورت اصلاً آنها راتحت تعقيب قرار نمي داديم. 12- در جلسه پاياني دادگاه، دادستان به سه نمونه مشابه از موارد جاسوسي براي رژيم ايران در خاك آلمان در گذشته اشاره كرد كه هر سه مورد به زندان محكوم شدند. دادستان افزود سجاد اطلاعاتش را اساساً از طريق افراد موسوم به ”اعضاي سابق مجاهدين“ دريافت ميكرد. دادستان با يادآوري جزيياتي از مزدوري و مأموريتهاي ميثم پناهي خاطرنشان كرد كه وي در مورد مجاهدين در كشورهاي مختلف اطلاعات جمع آوري كرده و در اختيار سجاد قرار ميداده و كار او منحصر به آلمان نبوده است. مزدوران طبق خط ابلاغ شده وزارت اطلاعات مدعي بودند كه بخاطر سختي شرايط يا مناسبات دروني مجاهدين به سمت وزارت اطلاعات رفته اند . دادستان در اين باره گفت اسناد موجود نشان ميدهد كه انگيزه ميثم پناهي براي همكاري با وزارت اطلاعات هيچ ربطي به مناسبات داخل مجاهدين نداشته است بلكه صرفا بخاطر پول بوده است و حتي در يكي از چتها گفته است ما بازاء اطلاعاتي كه من ميدهم بايد پول خيلي بيشتري به من داده شود. 13-در حكم دادگاه يك سند حاوي جدول پرداختهاي پول از وزارت اطلاعات به مزدوران وجود دارد . در اين سند تاريخ پرداختهاي پول با روز و تاريخ معين ثبت شده است كه آخرين آن 2000 يورو هشت روز قبل از دستگيري مزدور ميثم پناهي است. پرداختها از 500 يورو شروع شده و در 29 آوريل 2015 به 5630 يورو ميرسد . اين سند بخوبي نشان ميدهد كه رژيم آخوندي و دستگاههاي اطلاعاتي آن براي لجن پراكني و جاسوسي عليه مجاهدين و كسب اطلاعات و رد يابي مسئولين آن ها در ليبرتي و آلباني و آلمان و ساير كشورها تا کجا پول خرج ميكند. 14-طبق حكم صادره ، مزدور محكوم شده مي بايد علاوه بر زندان هزينه دادگاه را هم بپردازد و علاوه بر اين در در حكم تصريح شده است كه موارد زير مصادره شده و در نزد دادگاه باقي خواهد ماند. -تلفن دستي شماره 1 HTC- تلفن دستي آيفون 6 سفيد رنگ- تلفن دستي سامسونگ گالاكسي سياه رنگ- تلفن دستي نوكياي سياه رنگ- كامپيوتر نوت بوك15-قاضي در پايان جلسه نهم دادگاه در روز 29 تير ضمن اعلام محكوميت ميثم پناهي گفت: وزارت اطلاعات سرويس مخفي يك قدرت خارجي است و پناهي بعنوان جاسوس براي آنها كار كرده است. اين فعاليت در خاك آلمان و بر اساس قانون عليه جمهوري فدرال آلمان و متحدان آن در ناتو هم محسوب ميشود زيرا ميثم پناهي در مورد اعضاي مجاهدين خلق در فرانسه، هلند، انگلستان ، آلباني و ايالات متحده اطلاعات جمع آوري و به وزارت اطلاعات منتقل ميكرده و ميدانسته كاري كه انجام ميدهد مجازات دارد. او نسبت به عملي كه مرتكب ميشد مشرف بود و ميدانست اين عمل خلاف قانون و قابل پيگيرد و كيفر است. پناهي همزمان با دريافت پول از كمكهاي اجتماعي در آلمان حقوق جاسوسي خود را از اطلاعات ايران نيز دريافت ميكرده است.
من براين عقيده هستم كه برخي از اين اطلاعات كه نهايتا در اختيار [رژيم هاي] ايران و عراق قرار گرفته موجب شد تا ساكنان كمپهاي اشرف و بعدا ليبرتي تهديد شوند و مورد حمله قرار بگيرند، حملاتي كه منجر به كشته هاي زياد شده است متن مصاحبه آقاي اوتو برنهارد عضو هيئت رئيسه بنياد كنراد آدنائر در آلمان ـ 20 ژوئيه 2016 كميته آلماني همبستگي براي ايران آزاد كه رياست آن را از چند سال پيش من برعهده دارم، از اينكه بالاخره يك جاسوس ايران در آلمان نه تنها دستگير بلكه محكوم شده است استقبال ميكند. با دو و نيم سال حبس بعنوان مجازات تازه خيلي به او ارفاق شده است. اين جاسوس اعتماد شهروندان و بطور خاص ايرانيان مقيم اينجا را مورد سوء استفاده قرار داد تا براي رژيم ظالم حاكم بر ايران جاسوسي كند. من براين عقيده هستم كه برخي از اين اطلاعات كه نهايتا در اختيار [رژيم هاي] ايران و عراق قرار گرفته موجب شد تا ساكنان كمپهاي اشرف و بعدا ليبرتي تهديد شوند و مورد حمله قرار بگيرند، حملاتي كه منجر به كشته هاي زياد شده است. ما نگران اين هستيم كه خيلي اطلاعات در مورد آن ساكنان از طريق اين جاسوسها به [رژيم] تهران رسيده باشد. براي ما اين قضيه يك دليل اثباتي است كه رژيم حاكم بر ايران كه بعنوان يك رژيم معتدل تبليغ ميشود، كمافي السابق از ابزارهاي سخت و خشن استفاده ميكند. اپوزيسيون را در داخل كشور – جايي كه اپوزيسيون رسما اجازه حضور ندارد – تعقيب، محكوم و اعدام مي كند و همزمان اعضاي اپوزيسيون در خارج كشور از جمله در آلمان مورد جاسوسي قرار ميگيرند تا فعاليتهاي اين مخالفان را با مانع مواجه كنند.ما مطئنيم كه دهها جاسوس ديگر در آلمان حضور دارند و ما اميدواريم كه اين تحول يك علامت به همه آنها بفرستد كه افراد اجازه ندارند تصور كنند ميتوانند در آلمان دست به اقدامات غيرقانوني بزنند و مجازات نشوند. با اين زمينه ميخواهم يكبار ديگر آنچه را كه در ابتداي صحبت گفتم تكرار كنم: ما استقبال ميكنيم از محكوميت اين جاسوس. اين تحول براي ما دليل براي اين هست كه رژيم ايران رژيمي است كه نميخواهد با دمكراسي سر و كار داشته باشد بلكه حاكميتي است كه ميخواهد با استفاده از هر ابزاري خود را در قدرت نگه دارد.
خانم زابينه لويت هويزر شنارنبرگرـ وزير سابق دادگستري آلمان سايت فوكوس آنلاينچهارشنبه 29 ژوئن 2016 دو ايراني در آلمان در برابر دادگاه قرار دارند. اينها مظنون به كار براي سرويس مخفي ايران هستند. اين امر نشان ميدهد كه نبايستي اجازه بدهيم سياست به ظاهر تنش زدائي دولت ايران ما را بفريبد. جاسوسي ايران در آلمان نه از بابت روابط خوب بين دو كشور و نه هم با توجه به كشور قانون، قابل قبول نيست. اين امر نقض زننده قانون بوده و بصورت هدفمند با حق حاكميت آلمان مغايرت دارد. رژيم ايران عليرغم همه‌ي به اصطلاح نزديكي ها و با وجود قول و قرارهاي عالي براي داشتن شانس در آينده، مكررا و آگاهانه حق تماميت كشور ما را، و همچنين حقوق پايه‌اي شهروندان ايراني ما كه براي مقاومت عليه رژيم كار ميكنند را، نقض ميكند. اين رژيم خودش را با دروغهايش همواره مجازات ميكند: اينها همگي بر خلاف فعاليتهايي كه اين روحاني ”مدره“ قول داده و تبليغ ميكند، ميباشد. در تاريخ 28 اكتبر 2015 بر اساس تحقيقات و درخواست دادستاني كل كشور در خانه هايي در محله كرويتس‌برگ برلين و برخي جاهاي ديگر كه محل توطئه و خدنگ بوده، تفتيش هايي صورت گرفت و مظنونيني بر مبناي تصميمات قضايي دستگير شدند. اكنون تحقيقات به اتمام رسيده و اقامه دعوي به جريان افتاده است. در اين اثناء يكي از مظنونين در برلين در برابر دادگاه قرار دارد. سرويس مخفي ايران جنبش اپوزيسيون ايران را مورد جاسوسي قرار ميدهد طبق انتشارات دادستاني كل آلمان اين مساله بسيار خوب مورد تحقيق قرار گرفته و اتهامات مستند عليه دو مرد ايراني ميباشد. آنها بايستي از ژانويه 2013 و اوت 2014 در ماموريتٍ سرويس مخفي ايران، جنبش اپوزيسيون ايران ”سازمان مجاهدين خلق ايران“ و ”شوراي ملي مقاومت ايران“ را مورد جاسوسي خود قرار داده باشند. دادگاه حاضر اين هشدار را ميدهد كه رژيم تهران با چه شدت و حدتي در آلمان فعال است. در اين رابطه همه چيز جديد نيست. تحت تعقيب قرار داشتن مرگبار مخالفين رژيم در خارج و بخصوص در آلمان قبلا به اوج خود رسيده بود: سوءقصد در رستوران ميكونوس (سپتامبر 1992). قتل خونسردانه نمايندگان اقليتهاي كرد يك قتل عام بود كه رژيم ايران اينگونه در آلمان عمل نكرده بود. در دادگاه آن مشخص شد كه دولت ايران اين جنايت را مقرر داشته و سازمان داده بود. بدين وسيله براي اولين حكم صادر شد كه جمهوري اسلامي ايران دستور قتل صادر ميكند. نقض حقوق پايه‌اي شهروندان آلماني به همان شكل دادگاه كنوني ميخواهد كشف كند كه تا چه حد جاسوسي ايران در آلمان فعال بوده و حقوق پايه‌اي شهروندان آلماني را نقض ميكند. من از موفقيت تعقيب و تحقيقات دادستاني آلمان استقبال ميكنم چونكه اين امر اكنون بسيار مهم است زيرا كه در وضعيتي قرار داريم كه براي روابط جديد بين جمهوري فدرال آلمان و ايران با شادي و خوشي تبريك گوئي ميشود. هنوز نميتوان پي برد كه بر خلاف يك چنين لحن هائي اوضاع در ايران بهبود يافته باشد، بلكه بسيار هم بدتر شده است. رژيم تلاشهايش را براي سركوب مخالفين در داخل توسط شكنجه و اعدام، و در خارج با ابزاري كه بتواند دهان مقاومت را ببندد، تشديد ميكند. ديدار رئيس جمهور ايران از وين دست آخر بدين دليل كنسل شد كه اطريش حاضر نبود تظاهرات مجاهدين خلق عليه روحاني را آنگونه كه تهران رسما درخواست كرده بود، ممنوع كند. ايران يك ديكتاتوري مذهبي بر مبناي تحقير بي قيد و شرط تنها روشنگري بي دريغ دسيسه هاي رژيم ايران چهره اين كشور مذهبي را افشاء ميكند كه تلاشش براي چه امري هست تا وجهه‌اش در كشورهاي ما جدي گرفته شود: بعنوان يك ديكتاتوري مذهبي بر مبناي تحقير بي قيد و شرط. براي دستيابي به اين هدف دولت، مذهبيون ايران دست به ترور زده و استراتژي بي ثباتي جهاني را دنبال ميكنند. رژيم در اين راستا نقض حق حاكميت ملي و نقض معاهدات بين المللي را كتمان نمي كند. اين يك اشتباه پايه‌اي است كه يك چنين اقدام دولتي با بردباري روبرو گردد. آتش بيار مخاصمات خاورميانه كشور مذهبي است كه از 36 سال پيش دنبال توسعه طلبي بوده و سوريه، عراق، لبنان و يمن را به هرج و مرج كشانده است. موجوديت ترور داعش ناشي از بنيادگرائي مذهبي ايران است. صدها هزار انسان كشته شده و ميليونها پناهنده، مجروح و بيمار رواني قربانيان بحران خارج از حد حقوق بشري جهاني هستند. همكاري اولياي امور بايستي تقويت يابد براي اقدامات پيش گيرانه بايستي اولياي امور هماهنگي كرده و ارتباطات بين المللي داشته باشند. آنها بايستي با فعاليتهاي بين المللي ايران و همانطور با داعش كه نطفه بنيادگرائي اسلامي است، مشتركا مقابله كنند. بنيادگرائي اسلامي بزرگترين تهديد بوده و بايستي در هر جائيكه ظهور ميكند، مورد مقابله قرار گيرد. همه ساله اولياي امور امنيتي آلمان در رابطه با ”سرويس امنيتي“ ايران كه در آلمان و اروپا عمل ميكنند، و ”مجاهدين خلق و شوراي ملي مقاومت را بعنوان هدف مقدم“ تحت نظر دارند، گزارش ميكنند. در رابطه با نويسنده مقاله: خانم زابينه لويت هويزر شنارنبرگر از 1992 تا 1996 و از 2009 تا 2013 وزير دادگستري فدرال آلمان بود. از سال 1978 عضو حزب ليبرال بوده و از 1990 تا 2013 نماينده مجلس فدرال آلمان بود. http://www.focus.de/politik/experten/mutmassliche-agenten-angeklagt-ein-spionage-prozess-in-berlin-zeigt-das-wahre-gesicht-der-iranischen-regierung_id_5675921.html
انتشار گزارش تحقيقات پنتاگون و كنگره امريكا، در بارة شبكة جاسوسان و مأموران وزارت اطلاعات در خارج كشور، ضربه ايي خرد‌كننده به گشتاپوي آخوندي و سايت‌ها و تشكلات پوششي آن وارد آورد و جاسوسان و مزدوران را از آينده تيره‌وتارشان به وحشت انداخت. در همين رابطه سايت پوششي وزارت اطلاعات نوشت: «(سازمان مجاهدين) بزرگ‌ترين فيلي که توانست هوا کند تا به‌زعم خود عليه جداشدگان بکار گيرد، جا دادن مجموعه‌يي از مطالب… به درون گزارشي با عنوان و اسم پنتاگون بود… ازآن‌پس هم‌وطنان مشاهده کردند که حمله و هجوم بي سابقة رسانه‌هاي مختلف مجاهدين عليه جداشدگان آغاز گرديد». (اينترلينك 29 دي 91) وزارت اطلاعات به نگراني خود از زبان مأمور انگليس زبان اين مركز جاسوسي اذعان كرد و نوشت: «سؤال مطرح‌شده منتهي به شروع تحقيقات اين است: سازمان مجاهدين خلق چگونه توانسته است در بخش “دفتر پشتيباني جنگ غيرعامل و مبارزه تکنيکي عليه تروريسم” در وزارت دفاع اين کشور نفوذ کند؟»(ان سينگلتون، اينترلينك 7 بهمن 91) به‌راستي چرا گزارش تحقيقاتي وزارت دفاع و كنگرة آمريكا چنين تأثيري داشته است؟ زيرا همة موفقيت و هنر يك سرويس اطلاعاتي اين است كه خيلي علني و مطرح نشود تا بتواند در خفا كارش را پيش ببرد، كما اين‌که يك جاسوس و مهرة اطلاعاتي هم تا وقتي ارزش دارد كه شناخته نشود، وقتي شناخته مي‌شود يعني ديگر تاريخ‌مصرفش سر آمده و خواه‌وناخواه دور انداخته مي‌شود، چون ديگر هيچ كارايي ندارد و از جاسوس به يك پادو حقير! تبديل مي‌شود. از سوي ديگر اعلام و علني شدن نقش و مأموريت آن‌ها، تحت تعقيب قرار گرفتن و مجازات از سوي كشورهاي محل اقامت آن‌ها را در پي خواهد داشت. اگرچه ماهيت همة آن‌ها از قبل توسط مجاهدين و مقاومت ايران افشاشده و ازنظر طيف هواداران مقاومت شناخته‌شده بودند، اما اين جاسوسان مي‌توانستند بگويند و مي‌گفتند كه مجاهدين به هر كس كه با آن‌ها مخالفت بكند، انگ و برچسب مزدوري مي‌زنند؛ اما وقتي دو ارگان خارجي، آن‌هم با وزن وزارت دفاع و كنگرة آمريكا روي آن صحه مي‌گذارند، ديگر مهر تأييدي است بر آنچه تابه‌حال مجاهدين و مقاومت ايران مي‌گفتند و رژيم و به‌طور خاص مأموران و مزدوران اطلاعاتي پيام قدرت و پيروزي مقاومت را از آن مي‌گيرند. به‌ويژه اينكه در همين گزارش آمده است: «دولت ايران، مجاهدين خلق را سازماني كه بيشترين تهديد را براي جمهوري اسلامي ايران ايجاد کرده، تلقي مي‌کند. يكي از اصلي‌ترين مسئوليت‌هاي وزارت اطلاعات انجام عمليات مخفي عليه مجاهدين خلق و شناسايي و از بين بردن اعضاي آن است. اين وزارتخانه داراي بخش دروغ‌پراکني مي‌باشد، كه مسئول توليد و انجام جنگ رواني عليه دشمنان جمهوري اسلامي است. وزارت اطلاعات در خارج از ايران هم عضوگيري مي‌کند، از سال 1990 تا 1993 اعضاي سابق مجاهدين خلق را در اروپا عضوگيري كرد و از آن‌ها براي راه‌اندازي يك كمپين اطلاعات دروغ عليه مجاهدين به كار گرفت. استخدام ان سينگلتون و همسر ايراني او مسعود خدابنده يك نمونه گوياست از اينكه وزارت اطلاعات چگونه غير ايراني‌ها را مجبور به همكاري مي‌کند. اَن سينگلتون در اواخر دهه 80 با مجاهدين خلق مرتبط بوده و مسعود خدابنده و برادر او ابراهيم در آن زمان هر دو از اعضاي مجاهدين بودند. در سال 1996 مسعود خدابنده تصميم به ترك اين سازمان گرفت. بعدازآن، او با اَن سينگلتون ازدواج كرد. به فاصله كمي بعدازاين ازدواج وزارت اطلاعات با تهديد به اينكه اموال گسترده مادر خدابنده را در تهران ضبط مي‌کند، آن‌ها را مجبور به همكاري كرد. سينگلتون و خدابنده بعد موافقت كردند كه براي وزارت اطلاعات كار و عليه سازمان مجاهدين خلق جاسوسي كنند. در سال 2002 سينگلتون در تهران با عوامل وزارت اطلاعات كه نسبت به سابقه او علاقه‌مند بودند ملاقات كرد. اَن سينگلتون در حين اقامت خود در تهران آموزش‌ها و تعليمات وزارت اطلاعات را فراگرفت و به دنبال بازگشت به انگلستان در زمستان 2002 او سايت اينترلينك را راه‌اندازي كرد». اين سه جاسوس، يعني اَن سينگلتون و مسعود خدابنده و ابراهيم خدابنده، بعد از استخدام، به‌طور خاص عليه اشرف و اشرفي‌ها مورد استفادة ديكتاتوري آخوندي قرار گرفتند. از شکنجه‌گاه اوين تا زمينه‌سازي‌هاي تروريستي براي منفجر کردن شبكه‌هاي آب‌رساني اشرف و شركت در محاصره اشرف تا بلندگوهاي شكنجه رواني تا شاهد تراشي عليه مجاهدين در کارزاري كه مقاومت ايران عليه ليست تروريستي انگليس و بعد در آمريكا پيش مي‌برد و از كودتاي 17 ژوئن و پرونده‌سازي در «د اس ت» فرانسه عليه رئيس‌جمهور برگزيده مقاومت تا برنامه چاقوكشي عليه پناهندگان در سالن فياپ پاريس و تا انواع مصارف تبليغاتي در بلندگوي بي‌بي‌سي فارسي يا كتاب نويسي درباره ياوة فرقه و صدامي بودن ارتش آزادي‌بخش فقط برخي از وظايف و مأموريت‌هاي آن‌هاست.پيشينة جاسوس‌هاي گشتاپوي آخوندي مسعود خدابنده، يك مأمور برون‌مرزي گشتاپوي آخوندي است كه از لندن تا تهران و از پاريس تا سنگاپور و از آلمان تا بغداد و از هلند تا اَربيلِ عِراق براي اجراي مأموريت‌هاي محوله عليه اشرف و مجاهدين به كار گرفته‌شده است. او و زن انگليسي‌اش، به‌منظور ارائه اطلاعات گمراه‌كننده عليه مجاهدين و مقاومت ايران كه در وزارت اطلاعات در تهران سرهم‌بندي مي‌شود با پليس كشورهاي اروپايي و عوامل سرويس‌هاي مخفي ديدارهاي مستمر دارند. ابراهيم خدابنده طي نامه‌‌يي قبل از اين‌که دستگير شود و خودش هم به استخدام وزارت اطلاعات درآيد، نوشته بود که وزارت اطلاعات با مادرش درباره استخدام مسعود خدابنده تماس داشته است. او در يک دادگاه بريتانيا در سال 2003 شهادت داد كه: «سال گذشته آن سينگلتون به بهانه نشان دادن نوزادش به خانواده‌ام، به ايران رفت و حدود يک ماه آنجا ماند. او از قبر خميني هم ديدن کرد.» «سينگلتون» در اواسط دهه 90 به استخدام وزارت اطلاعات درآمد. او ادارة يكي از سايت‌هاي وزارت اطلاعات به نام اينترلينك را به‌طور مشترك با همسرش «مسعود خدابنده» به عهده دارد. مأموريت سينگلتون پيشبرد خط وزارت اطلاعات عليه مجاهدين به‌طور خاص در كشور انگليس است. اين جاسوسه به‌طور رسمي به ايران رفت‌وآمد داره و با بازجويان و شكنجه گران اوين نيز ديده‌شده است. سينگلتون به همراه شوهرش مسعود خدابنده، به دستور وزارت اطلاعات با سرويس‌هاي خارجي همكاري مي‌کنند. آن‌ها نزد پليس و دادستاني فرانسه و همين‌طور نزد وزارتخارجة انگليس بارها عليه مجاهدين و مقاومت ايران شهادت دروغ دادند. مقالاتي كه در سايت اينترلينگ بنام ”آن سينگلتون” درج مي‌شود مانند كتاب ارتش خصوصي صدام، تماماً به دستور و درخواست معاونت مخصوص به مجاهدين در وزارت بدنام اطلاعات تهيه‌شده و هدف آن‌که قبل از شروع جنگ در عراق منتشر شد، زمينه‌سازي براي بمباران قرارگاه‌هاي مجاهدين و كشتار بعدي آن‌ها در تهاجمات زميني توسط نيروهاي ائتلاف بود.روشنگري كميته پارلماني بريتانيا براي آزادي ايران كميته پارلماني بريتانيا براي آزادي ايران در سندي با عنوان «جاسوسان ملايان: مأموران رژيم ايران دربريتانيا»، خدابنده و زن انگليسي او را در شمار مزدوران شبكه اطلاعات آخوندي در خارج از ايران با سايت‌ها و بنيادهاي پوشالي و پوششي (مانند اينترلينك، آوا، قلم و بنياد سحر) به تمام و كمال افشا نموده است. (لينك به كتاب جاسوسان ملايان) در همين سند در مورد مسعود خدابنده آمده است: «وي در 1998، با استفاده از پوش شرکت در کنفدراسيون جهاني کار، به سنگاپور رفت و در آنجا، بنا بر شهادت برادرش، مخفيانه با نمايندگان وزارت اطلاعات ملاقات کرد. آن زمان بود که مسعود خدابنده استخدام شد و شروع به کار به‌عنوان يک مأمور وزرت اطلاعات نمود. دستورات به او، عمل کردن عليه اپوزيسيون ايران و پناهندگان ايراني ساکن بريتانيا و ساير قسمت‌هاي اروپا بود». در خرداد 83، آقاي وين گريفيث نماينده پارلمان انگلستان كه به ايران و زندان اوين رفته بود ان سينگلتون را در زندان مي‌بيند و در گزارشي كه بعد از بازگشتش از ايران نوشته بود از ديدن اين صحنه ابراز تعجب كرده بود: «باکمال تعجب ديدم يك خانم انگليسي در داخل زندان و در كنار بازجوها منتظر ملاقات با من است. پرسيدم شما كي هستيد؟ گفت من ان سينگلتون (همسر مسعود خدابنده) هستم. من از همان‌جا فهميدم وقتي يك انگليسي را به داخل زندان اوين آورده‌اند تا با من به‌عنوان نمايندة پارلمان انگلستان ملاقات كند، داستان چيست!…». علاوه بر گواهي آقاي وين گريفيث، روزنامه اينديپندنت در تاريخ اول اكتبر 2006 مطلبي را به نقل از ان سينگلتون چاپ كرده بود كه بعد در سايت ايران ديدبان منتشر شد. سينگلتون در اين مطلب گفته بود: «مجاهدين تنها گروهي بود که در مبارزه با رژيم آيت‌الله خميني در ايران بعد از انقلاب ظاهراً همه کار انجام مي‌داد. رفتار آنان بسيار درست کارانه بود. آنان مصمم بودند علايق خود را فداي علايق جامعه‌شان کنند… من تمام‌وقت آزاد خودم را با اين گروه سپري مي‌کردم، از کودکان اعضا مراقبت مي‌کردم، به آشپزي مي‌پرداختم و گزارش‌هاي رسانه‌ها را زير نظر داشتم… بعد آن‌ها گفتند که ازدواج ممنوع است. من نمي‌توانستم موافقت کنم… و ديگر نمي‌توانستم تحمل‌کنم… سه سال ديگر گذشت تا من احساس کردم به‌اندازه کافي قوي شده‌ام تا اين گروه را به‌سوي يك زندگي بهتر ترک كنم… من هنوز خودم را مسلمان مي‌دانم، هنوز فکر مي‌کنم سيستم اعتقادي خوبي است، اما گوشت خوک مي‌خورم و در مشروب خوري افراط مي‌کنم. چون هدف جديد من آگاهي دادن درباره خطرات فرقه (مجاهدين) است» (ايران ديدبان 9 مهر 85)احضار به تهران براي توجيه مسعود خدابنده براي دريافت توجيهات و دستورالعمل‌هاي جديد بارها به ايران سفرکرده است. ازجمله در ژوئن 2008 (خرداد 87) براي اجراي مأموريت‌هاي محوله، ابتدا به تركيه و عراق سفر كرد و ازآنجا با پاسپورت ايراني و از طريق مرز زميني وارد ايران شد. خدابنده در طول يك هفتهيي كه در تهران بسر مي‌برد، طي جلساتي توسط سركردگان وزارت اطلاعات نسبت به وظايف و مأموريت‌هاي بعدي توجيه گرديد. اين فرد، پس از دريافت دستورالعمل‌هاي لازم در تهران، در تاريخ 29 خرداد 1387 با پرواز شماره 434 شركت هواپيمايي (KLM) با پاسپورت ايراني از فرودگاه خميني در تهران به آمستردام در هلند رفت و ازآنجا با پاسپورت انگليسي به انگلستان بازگشت. در تقسيم‌کار اطلاعاتي و تروريستي ِوزارت اطلاعات، بخصوص به دليل اين‌که ان سينگلتون اصليت انگليسي دارد، او و شوهرش به‌عنوان سرپل و سر شبکه نقش ويژه يي دارند و براي اجراي مأموريت به كشورهاي مختلف اعزام مي‌شوند.نقش و كاركرد زوج جاسوس در شبكه اطلاعات ايوبونه (رئيس پيشين سازمان ضد جاسوسي فرانسه د اس ت) در كتاب «واواك در خدمت آيت‌الله‌ها» مي‌نويسد: «اطلاعات دقيق‌تر به‌دست‌آمده نشان مي‌دهد مسعود خدابنده با همتاهاي خود نظير حقي در سنگاپور ملاقات مي‌کند و در كوالالامپور با مقامات بالاي واواك ديدار دارد… او گاه به فرانسه نيز مي‌آيد جايي كه با فردي به نام آلن شوالرياس، تظاهراتي را در اورسوراوآز در مقابل محل اقامت مريم رجوي برپا مي‌کند».(لينك به كتاب واواك در خدمت آيت‌الله‌ها) در اسفند 80 و بهار 81 كه مأموران اعزامي رژيم از هتل مرمر تهران به آلمان اعزام شدند، مسعود خدابنده مأمور شد كه از انگلستان به شرق آلمان برود و براي گرفتن پناهندگي آنان اقدام كند. در سال‌هاي بعد به‌ويژه از 1384 به بعد هم همين وظيفه را به عهده داشت. وزارت اطلاعات رژيم آخوندي در ادامه كارزار دروغ‌پردازي و شيطان سازي عليه مجاهدين و مقاومت ايران و در راستاي توطئه‌هاي تروريستي بعدي، مأمورانش را با سناريوهاي مشابه، به كشورهاي مختلف اروپايي بخصوص به فرانسه اعزام مي‌کند تا آن‌ها را تحت عنوان ساختگي اعضا و مسئولان سابق مجاهدين كه گويا به‌تازگي از قرارگاه اشرف آمده‌اند، به كار بگيرد. در اين ميان تعدادي از مأموران قديمي گشتاپوي آخوندي نظير خدابنده نقش سرپل را ايفا مي‌کنند. جواد فيروزمند يكي از مأموران وزارت اطلاعات در 21 تير 84 بعد از طي يك دوره آموزشي اطلاعاتي ـ تروريستي، توسط هم‌پالکي‌هاي سر دژخيم سعيد امامي به فرانسه اعزام شد. خدابنده به‌عنوان سرپل اطلاعات، يك نمايش مسخره تحت عنوان كنفرانس مطبوعاتي ترتيب داد و اين مأمور جديد مزدور «فيروزمند» را با سناريو مشابه اغلب مأموران اطلاعات آخوندي، به‌طور مضحكي مدعي شد كه او به شيوه يي سريع‌السير از دست وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي گريخته و خود را به اروپا رسانده است. فيروزمند درباره دليل خروج خود از ايران و آمدنش به فرانسه، پس‌ازاينکه توسط نيروهاي آمريكايي تحويل دولت ايران شده است، گفت: «مي‌ترسيدم در ايران يك زهرا كاظمي دوم باشم!». درعين‌حال اين مزدور با صداي خود به بخش فارسي راديو بي. بي. سي گفت: «من خدا را شاهد مي‌گيرم، كه خوشبختانه عناصر حكومتي كه ما را از صليب تحويل گرفتن و تحويل خانواده هامون دادن، هيچ‌گونه برخورد بد و منفي نداشتن و من هم آثار منفي نه در گفتار و نه در كردار و نه در عمل از اونها نديدم». يكي ديگر از مأموران اعزامي، بهزاد عليشاهي نام دارد. او در شمار افرادي بود كه، در 4 ژوئيه 2004 يعني دو روز پس از به رسميت شناختن استاتوي مجاهدين مستقر در اشرف توسط نيروهاي چندمليتي، از قرارگاه اشرف به نزد نيروهاي آمريكايي رفت. وي پس ازندامت و استخدام در وزارت اطلاعات، به مدت 6 ماه مأموريت‌هاي مختلفي را در داخل ايران عليه مجاهدين انجام داد تا طبق سنت كثيف و ضد انساني ملايان توبه حقيرانه‌اش موردقبول قرار بگيرد. عليشاهي اين مأمور وزارت اطلاعات، همراه با ديگر دژخيمان اطلاعاتي به خانواده‌هاي مجاهدين و اعضاي شوراي ملي مقاومت ايران مراجعه مي‌کرد تا با تطميع و تهديد، آن‌ها را به خدمت اهداف وزارت اطلاعات درآورد و از طريق آن‌ها فرزندانشان را به ترك صفوف مقاومت وادار كند. شركت در جلسات توبه و ندامت انجمن نجات وزارت اطلاعات در كرمانشاه همراه با دروغ‌پردازي و لجن پراكني عليه مجاهدين و مقاومت ايران نيز به‌عنوان يك دوره آزمايشي مزدوري، لازمه به دست آوردن اعتماد دژخيمان اطلاعات بدنام آخوندها بوده است. وزارت اطلاعات، عليشاهي را در تابستان 84 براي مأموريت جديد روانه آلمان كرد و در هفته‌هاي بعد او را به فرانسه فرستاد. قابل‌توجه اينكه اين بار جواد فيروزمند، در كنار مأمور نورسيده به معرفي نامبرده در نمايش وزارت اطلاعات پرداخت بهزاد عليشاهي در حال حاضر در هلند، در خدمت وزارت اطلاعات به انجام مأموريت‌هاي محوله مشغول است. او موقعي كه تازه به خارج كشور آمده بود، در يك مصاحبه وقتي توسط خبرنگاران سؤال‌پيچ شده بود، با وقاحت گفت كه آره من عضو وزارت اطلاعات هستم، ولي شما به مدارك من توجه كنيد. يعني وزارت اطلاعات در يك بازي سخيف و تكراري بعد از كاشتن مأمور قبلي خود در محل مأموريت، به اعزام مأموران بعدي اقدام مي‌کند تا به‌اين‌ترتيب ضمن پهن كردن تور اطلاعاتي خود در كشورهاي مختلف، رد گم‌کرده و او را در يك كلاف تودرتو از انظار مخفي نمايد تا بتوانند در محافل ايرانيان خارج كشور نفوذ كنند و اهداف خود را عليه مجاهدين و مقاومت ايران پيش ببرند.اعزام به عراق فعاليت‌هاي مأموران وزارت اطلاعات به كشوري كه در آن مستقر هستند يا حتي به اروپا محدود نمي‌شود؛ يكي ديگر از صحنه‌هاي فعاليت اين مزدوران، شركت در تورهاي تروريستي ـ اطلاعاتي مستمر و طولاني وزارت در عراق است. جايي كه دشمن اصلي آخوندها حضور دارد. مسعود خدابنده مأموريتش در اين زمينه را طي مسافرت‌هاي چندماهه به عراق و طرح شکايت‌هاي مجعول از مجاهدين، نزد قوه قضاييه عراق به اجرا درمي‌آورد وي در آذر 86 همراه با گروهي از مأموران اطلاعات و نيروي قدس از داخل و خارج ايران آمده بودند، به عراق رفتند و در طبقة سوم هتل ‏منصور بغداد مستقر شدند و تحت امر سفارت رژيم و تحت سرپرستي و آموزش مأموران قدس و اطلاعات آخوندي به اسامي طباطبايي، نوبخت و اسدي قرار گرفتند. همه صورتحساب‌هاي هتل توسط سفارت رژيم ايران پرداخت مي‌شد. مزدوران ابتدا در سمينار مسخرهيي تحت عنوان «مبارزه با تروريسم» شركت داده شدند كه با حضور 20 نفر از عوامل و جيره‌خواران رژيم برگزار شد. مسعود خدابنده هم در زمرة اين مأموران مستقر در هتل منصور بغداد، در انفجار لوله‌هاي آب‌رساني اشرف و زمينه‌سازي‌هاي تروريستي مربوطه شركت داشت. اين اقدامات جنايت‌کارانه به‌تفصيل در نشريه مجاهد 892 ـ 20 بهمن 86 افشاشده است (لينك به نشريه مجاهد 892) تا اينجا فقط به بخش كوچكي از اسناد و اطلاعات مربوط به شبکه‌هاي اطلاعاتي رژيم در اروپا و برخي از عناصر اين شبكه و مأموران اطلاعاتي را اشاره كرديم. در مطالب بعدي ابعاد ديگري از جنگ رواني و نقش مأموران گشتاپوي را بازخواهيم كرد اما تا همين‌جا روشن شد كه وزارت اطلاعات كه كار اصلي مقابله با سازمان مجاهدين و مقاومت ايران را بر عهده دارد، مأموران خودش را چگونه و با چه تمهيداتي در خارجه مستقر كرده و چگونه اهداف جنايتكارانة خودش را به وسيلة آن‌ها پيش مي‌برد؛ اما درعين‌حال ديديم افشاگري‌هايي كه در مورد همين طرح و برنامه‌ها، توسط مجاهدين و مقاومت ايران ارائه‌شده و بخصوص گزارش مشترك وزارت دفاع و كنگرة آمريكا، چه ضربة مهلكي به اين طرح و برنامة دورودراز وارد كرده و چطور دشمن و مأموران آن‌ها را به فغان و فرياد واداشت.برگرفته از سایت ایران افشاگر  
جمعه, 21 خرداد 1395 ساعت 22:32

تماس هاي تلفني خيانت آميز

دادگاه عالي در مورد دو مظنون به خبرچيني براي رژيم ايران تحقيق ميكند جاسوس يا قرباني دستگاه شنود آلمان؟ بخش جناعي 2 ديوان عالي در برلين بايد در مورد دو ايراني تصميم اتخاذ كند.گفته ميشود كه اطلاعات ايران به طور مخفيانه بسياري از مخالفان تبعيدي در برلين را كنترل ميكند.حدود 5 هزار ايراني، كه خيلي از آنها بيش از چند دهه در برلين زندگي ميكنند ، بعضا از رژيم شاه يا حكومت آخوند ها فرار كردند. آنها يك جامعه فرهنگي قوي تشكيل دادند و خيلي ها همديگر را ميشناسند. آنها اكثرا بخاطر سرنوشت مشابه به هم پيوند خوردند. آنها با اين اميد زندگي ميكنند كه روزي بتوانند مجدد به ايراني آري از ترور و سركوب بازگردند. اكنون دو تن از اين افراد به جاسوسي براي وزارت اطلاعات متهم شدند. گفته ميشود كه ميثم پ 32 ساله و سعيد ر 33 ساله در بين سال هاي 2013 تا 2015 اطلاعات در مورد مخالفاني كه در برلين و كلن ساكن هستند به وزارت اطلاعات دادند.وزارت اطلاعات بطور عمده متمركز جمع آوري اطلاعات در مورد شوراي ملي مقاومت و سازمان مجاهدين در آلمان ميباشد. دستگاه اطلاعاتي ايران در همه كشورهاي كه در آن مخالفان ايراني حضور دارند، شبكه اي داير كرده. اتهام دادستان فدرال هم همين ميباشد، شكار اطلاعاتي در همه قاره ها. تمركز مانيتورينگ اين افراد در كشورهاي آلباني و عراق ميباشد. مقامات آلمان تماس هاي تلقني بين اين افرا را ثبت كردند. ظاهرا اطلاعات بي اهميت در مورد افراد، مكان سكونت، وضيعت جسمي، رابطه با سازمان مجاهدين يا در مورد ديدار دايي، خاله و دوستان ميباشد. در مجموع اينها تصوير نسبتا دقيقي از جنبش اپوزيسيون ايراني در آّمان را نشان ميدهند.گناهكار يا بيگناه؟وكلاي متهمان فرض ميكنند كه موكلان آنها بي گناه هستند. متهمان كه در مورد اتهامات سكوت كردند، تقريبا بصورت روزانه و طولاني با هم تماس هاي تلفني داشتند و مدعي هستند كه در مورد خدا و دنيا (همه چيز ممكن) صحبت ميكردند، اما بطور خاص در مورد جامعه ايراني در آلمان. البته كه اسم هايي در اين ميان عنوان شدند و در مورد قوت ها و ضعف هاي اپوزيسون در تبعيد صحبت شده. دو متهم از زمان كودكي همديگر را ميشناسند، پدر و مادر آنها و يا اقوامشان در ايران كشته شدند. آنها در اردوگاه هاي پناهندگي و پانسيون بزرگ شدند و خود عضو سازمان مجاهدين شدند. وكيل سعيد ر ميگويد كه از آنجايي كه مكالمات در فارسي، زبان اصلي ايراني صورت گرفته، خيلي از بخشها اشتباه ترجمه شدند. مثلا در شنود ها جمله : او چاق است به اين صورت ترجمه شده كه او در لهستان است. اين وكيل مدعي است كه موكل او به ناحق به دادگاه فرا خوانده شده. صحبت هاي عادي بين دو فرد بوده و نه براي يك ارگان امنيتي خاصي. براي اين كه برداشت درستي ازهمه محتوي تماس ها صورت بگيرد، بايد همه تماس هاي ضبط شده در خود دادگاه مورد برسي قرار بگيرند. دادگاه ادامه دارد.شوراي ملي مقاومت ايران از روند دادگاه در برلين استقبال نمود و همزمان خواهان اين شد كه وزير اطلاعات (ايران) به عنوان منبع اصلي جاسوسي عليه مخالفان در دادگاه محكوم شود. گفته ميشود كه جزئيات فاش شده تنها نوك كوه يخ سيستم جاسوسي ايران ميباشند.سرويس مخفي ايران در برلين يك چهره خيلي بدي دارد. افراد اطلاعات ايران ساواك بودند كه (سال 1957 تا 1979) در لباس هاي مشكي در حين ديدار شاه در سال 1967 از برلين غربي با تخته اي چوبي به دانشجويان معترض حمله كردند. بعد از انقلاب اسلامي و سقوط شاه در سال 1979 سرويس اطلاعاتي دوباره سازماندهي شد و حمله به اپوزيسون را تشديد نمود. اين يك اقدام تروريستي دولت بود وقتي قاتلان مامور رژيم ايران در سال 1992 چهار كرد مخالف را در ديداري در رستوران ميكنوس كشتند. سه سال و نيم تا سال 1997 محاكمه قاتلان طول كشيد و دولت و سرويس اطلاعاتي ايران هم متهم بودند. به قلم پیترکیرشی
گزارش مشترک پنتاگون (وزارت دفاع) و كنگره آمريکا درباره وزارت اطلاعات رژيم آخوندها در دي‌ماه سال 91 در واشنگتن منتشر شد و انعكاس بسيار گسترده‌يي در آمريكا و در سراسر جهان داشت. در همين رابطه تلويزيون سي. ان.ان اعلام كرد: «واشينگتن گفته است اطلاعات جديدي در مورد سرويس‌هاي اطلاعاتي ايران دريافت كرده حاكي از اين‌که رژيم ايران ده‌ها هزار عامل مخفي دارد و حملات ترور را در سراسر جهان طراحي و نارضايتي‌ها در داخل را سركوب مي‌كند. برايان تا گزارشگر ما اين موضوع را بيشتر توضيح مي‌دهد. بنا به گزارشي كه محققان دولتي از طرف پنتاگون تهيه‌کرده‌اند؛ طرح‌هاي ترور، بمب‌گذاري‌هاي تروريستي و جنگ سايبري، تاکتيک‌هايي هستند كه در سراسر جهان توسط سرويس مخفي ايران به اجرا درمي‌آيند». (15 دي 1391) در اين گزارش، ضمن بررسي فعاليت‌هاي برون‌مرزي اين وزارتخانه، شيوه‌هاي ترور، يارگيري و نفوذ در ميان اپوزيسيون و جاسوسي در ميان آن‌ها موردبررسي قرارگرفته است. اين گزارش تحقيقاتي که توسط پنتاگون و بخش تحقيقات ايالات‌متحده و کتابخانه کنگره تهيه‌شده، نکات قابل توجه‌يي را درمورد ميزان فعاليت‌هاي وزارت اطلاعات رژيم ايران عليه مخالفان وبطورخاص تلاش‌هاي ويژه براي بي‌اعتبار کردن نيروي اصلي اپوزيسيون، يعني سازمان مجاهدين خلق ايران فاش كرده است. در سلسله مطالبي كه اكنون اولين قسمت آن ازنظرتان مي‌گذرد، نگاهي به برخي قسمت‌هاي اين گزارش و سوابق مأموران اطلاعات در خارجه و اقدامات جنايتكارانة آن‌ها عليه مجاهدين و مقاومت ايران و پناهندگان ايراني مخالف رژيم در خارج كشور مي‌کنيم. واقعيت اين است كه رژيم آخوندي در مقابل بزرگ‌ترين دشمن خودش, فقط به اعدام و شكنجه و ترور اكتفا نكرده است. اين رژيم با راه‌اندازي يك كارزار شيطان سازي عليه مقاومت و مجاهدين بودجه كلاني به آن اختصاص داده است. رژيم با هيولا ساختن از اپوزيسيون مشروعش مي‌خواهد, هم سركوب و اختناق در داخل را توجيه كند و هم يگانه آلترناتيو مؤثر اين رژيم را بي‌اعتبار كند. بي‌اعتبار كردن مقاومت و مجاهدين باعث مي‌شود كه سازش با رژيم براي كشورهاي غربي مشروع جلوه داده شود. اين همان آبشخور سيلي از اتهام‌هاست كه طي ساليان نثار مقاومت ايران و مجاهدين شده است. اتهاماتي از قبيل سكت, شخصيت پرستي, داشتن اعتقادات التقاطي ماركسيست اسلامي, زنداني و شکنجه كردن ناراضيان, طلاق اجباري و جدا کردن كودكان از والدين, وابستگي به رژيم سابق عراق و شركت در سرکوب كردها و شيعيان عراق و.. دروغ‌هاي مبتذلي است كه در دو دهه گذشته توسط آخوندها براي سركوب يك مقاومت مشروع سرهم‌بندي شده است. گزارش تحقيقاتي که توسط پنتاگون و بخش تحقيقات ايالات‌متحده و کتابخانه کنگره تهيه‌شده، نکات قابل‌توجهي در اين مورد و ميزان فعاليت‌هاي وزارت اطلاعات ايران عليه مجاهدين فاش كرده است.روش‌هاي تبليغاتي وزارت اطلاعات در گزارش تحقيقاتي كنگره و پنتاگون درباره سابق اين جنگ رواني آمده است: «بعدازجنگ 1991 عليه عراق وزارت اطلاعات جنگ رواني عليه مجاهدين خلق را به‌عنوان اصلي‌ترين اهداف خود تعيين كرد اما به‌رغم اين‌ها مجاهدين خلق به‌عنوان يك سازمان جدي و قابل‌اتکا سرپا مانده است. وزارت اطلاعات داراي بخش دروغ‌پراکني مي‌باشد، كه مسئول توليد و انجام جنگ رواني عليه دشمنان جمهوري اسلامي است وزارت اطلاعات تمامي امكانات در اختيار خود را جهت حفاظت از جمهوري اسلامي ايران بكار مي‌گيرد. روش‌هايي مانند نفوذ در گروه‌هاي اپوزيسيون داخل كشور… و حفظ ارتباط با آژانس‌هاي اطلاعاتي خارجي و همچنين سازمان‌هايي كه از منافع جمهوري اسلامي ايران در سراسر جهان حفاظت مي‌کنند….. يكي از طرقي كه دولت ايران اين کار را انجام مي‌دهد از طريق سايت اينترنتي آن ايران ديدبان است. اين سايت اخبار را به سه زبان انگليسي, فارسي و فرانسه ارائه مي‌دهد. يك سايت ديگر كه گفته مي‌شود وابسته به وزارت اطلاعات است بنياد هابيليان است. اين سايت اينترنتي اخباري كه به نفع دولت ايران است را به سه زبان عربي, انگليسي و فارسي ارائه مي‌کند. وزارت اطلاعات براي كارزار ضداطلاعات و انتشار تبليغاتش با صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران همكاري مي‌کند. اين سازمان يك راديوتلويزيون دولتي است كه رئيس آن توسط رهبر رژيم ايران انتخاب مي‌شود..». اينجا اين سؤال مطرح مي‌شود كه آيا آخوندها به‌جاي استفاده از عنصر نظامي و حتي به‌جاي تروريسم كه يكي از شيوه‌هاي معمول رژيم در از ميان برداشتن مخالفان خودش هست، به كارزار سياسي و تبليغاتي رو آورده است؟ در پاسخ بايد گفت البته رژيم تا آنجايي كه در توان داشته، هم از عنصر نظامي و هم از عنصر تروريسم در جنگش با مجاهدين و براي از بين بردن اين مقاومت استفاده كرده است. در زمينة نظامي تنها كافي است به شليك بيش از هزار موشك به قرارگاه‌هاي مجاهدين در فروردين 80 و به بندوبست و توطئةاش با كشورهاي ائتلاف با دلالي جك استراو اشاره شود كه منجر به هدف قرار گرفتن قرارگاه‌هاي ارتش آزاديبخش توسط نيروهاي 12 كشور در جنگ با عراق در سال 2003 شد. البته حملات با نيروي نظامي پياده و زرهي ارتش عراق در 6 و 7 مرداد 88 و 19 فروردين 90 را كه به شهادت 50 تن و مصدوم و مجروح شدن بيش از 1200، 300 مجاهد انجاميد را هم اگرچه توسط نيروي عراقي انجام شد، اما بايد به‌حساب رژيم آخوندي گذاشت. در استفاده از ترويسم هم، رژيمي كه در دو دهه گذشته اصلي‌ترين حامي تروريسم تحت‌الحمايه دولتي در سطح جهان بوده, بهمان ميزان مجاهدين بزرگ‌ترين قرباني تروريسم رژيم طي اين مدت بوده است. حدود 300 تن از اعضا و هواداران مقاومت ايران قربانيان تروريسم دولتي ملايان شده‌اند. تروريست‌هاي رژيم تهران, فقط در سالهاي 1993 تا 2003, حداقل 150 عمل تروريستي عليه فعالين مقاومت ايران در عراق انجام داده‌اند كه شامل اقداماتي از قبيل منفجر كردن اتوبوس شهري مجاهدين در بغداد که منجر به كشته شدن 6 تن و مجروح شدن 30 تن ديگر شد، استفاده از خودروهاي بمب‌گذاري‌شده براي منفجر كردن دفاتر مجاهدين, بمب‌هاي منفجر شونده از راه دور براي حمله به خودروهاي در حال عبور, همچنان که از آدم‌ربايي و ترور استفاده كرده است. پس اين تلقي كه گويا رژيم در جنگش با مجاهدين از شيوه‌هاي نظامي و تروريستي استفاده نكرده و صرفاً به جنگ رواني و تبليغاتي متوسل شده، درست نيست. اما ازآنجايي‌که رژيم با آن شيوه‌ها به‌جايي نرسيده و بالعكس باعث شده كه مجاهدين هر چه بيشتر در دنيا مطرح شوند، با شيوة جنگ رواني و شيطانسازي مي‌خواهد ازيک‌طرف به خيال خودش روي ارادة پايداري مجاهدين تأثير بگذارد و از طرف ديگر زمينه و توجيه كافي براي استفاده از ساير شيوه‌هاي نظامي و تروريستي را فراهم كند.مهره‌هاي جنگ رواني رژيم براي پيشبرد اين جنگ سياسي و جنگ رواني ـ تبليغاتي به نيروهاي خاص اين جنگ نياز دارد. همان‌طور كه جنگ نظامي، احتياج به نيروي نظامي آموزش‌ديده و تسليحات متناسب خودش دارد. به همين جهت رژيم دست به استخدام گستردة مأموراني تحت عنوان اعضاي سابق مجاهدين زد و يك شبكة گسترده در داخل و در كشورهاي مختلف با هزينه‌هاي كلان از جيب مردم ايران تشكيل داد.يك شبكة بين‌المللي از جاسوسان با هزينة بسيار گزاف آخوند دري نجف‌آبادي اولين وزير اطلاعات خاتمي, به‌صراحت اعلام كرد «وزارت اطلاعات عناصر بريده از منافقين را حمايت مي‌كند»(ايرنا 13 آذر 1377). آخوند يونسي وزير اطلاعات در مصاحبه با تلويزيون رژيم در تاريخ 13 مهر 83 مي‌گويد: «…امروز ما تروريست‌هاي مسلح، كساني كه آمدند كشته بشوند يا بكشند، ما سالم دستگير مي‌كنيم و آن‌ها را تبديل مي‌كنيم به كسي كه آزادانه در جامعه مي‌گرده و از جمهوري اسلامي و از وزارت اطلاعات، دفاع مي‌كند». دربخشي از گزارش پنتاگون آمده است: «وزارت اطلاعات اعضاي سابق سازمان مجاهدين خلق در اروپا را استخدام و از آن‌ها براي راه‌اندازي يک کمپين دروغ‌پراکني عليه سازمان مجاهدين خلق استفاده كرده است». درواقع يكي از محصولات «صنايع» وزارت بدنام، درست كردن همين شاگرد جلادها از عناصر درهم‌شکسته يا بريده از مبارزه است كه آن‌ها را تحت عنوان افراد بالا و حتي رهبري سازمان رنگ كند و بعد آن‌ها را عليه مقاومت ايران بكار بگيرد. رژيم آخوندي سرمايه‌گذاري عظيمي روي استراتژي «جنگ رواني» عليه مقاومت, كرده و دستگاه عريض و طويلي براي آن به‌کارانداخته است.تمركز مهم‌ترين وزارت خانه‌ها و ارگان‌هاي رژيم عليه مجاهدين و روش‌هاي كار وزارت اطلاعات, سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي, وزارت خارجه, وزارت ارشاد و سپاه پاسداران همگي در اجراي طرح‌هاي جنگ رواني عليه مجاهدين كه عموماً بايد به تأييد شوراي عالي امنيت ملي برسد, دست دارند. رژيم به‌منظور برگرداندن موج ضد تروريسم و نقض حقوق بشر و تمركز آن عليه مجاهدين؛ وزارتخانه‌ها و ارگان‌هاي فوق‌الذكر را با محوريت وزارت اطلاعات با انواع سايت‌هاي دست‌ساز اطلاعات آخوندي به كار گرفته است. سايت‌سازي و سايت بازي عليه مجاهدين و مقاومت ايران از محصولات صنايع (!) اطلاعات رژيم است. به‌عنوان‌مثال وزارت اطلاعات شماري از مزدوران شناخته‌شده را به ترکيه يا امارات يا به تهران احضار كرد و آن‌ها را توجيه و موظف به تشديد فعاليت عليه مجاهدين نمود. در اين ميان عناصري نظير مسعود خدابنده، كريم حقي، مهدي خوشحال و …موظف شدند يك سلسله اطلاعات دروغ عليه مجاهدين به پليس و سرويس‌هاي اطلاعاتي در فرانسه, آلمان, هلند و كشورهاي اسكانديناوي بدهند… از اقداماتي كه رژيم آخوندي بعد از 11 سپتامبر براي گسترش جنگ رواني عليه مجاهدين به آن دست زد, افزايش نشريات و مزخرفات توليدشده عليه مقاومت بود. اين مطالب متعاقباً با امضاي مأموراني نظير كريم حقي, سبحاني، راستگو, مهدي خوشحال، علي قشقاوي و … تحت عنوان اعضاي سابق مجاهدين در نشرياتي كه از قبل با پول و هدايت وزارت اطلاعات تحت عنوان نشريات اعضاي سابق مجاهدين منتشر مي‌شد و يا روي سايت‌هاي پوششي وزارت اطلاعات, درج گرديد. يكي از روش‌هاي وزارت اطلاعات براي نفوذ در محافل ايرانيان خارج كشور و جاسوسي عليه آن‌ها، درست كردن محافل فرهنگي و صنفي در ظاهر بي‌ارتباط با رژيم و حتي، منتقد رژيم است تا از آن‌ها به‌مثابه پوشي براي كارهاي اطلاعاتي و تبليغي استفاده كند. وظيفه اين انجمن‌ها، پيشبرد جنگ رواني مبني بر شيطان سازي عليه مجاهدين و مقاومت ايران مي‌باشد. ازجمله اين انجمن‌ها و سايت‌هاي اينترنتي مي‌توان به اينترلينك در انگليس، بنياد سحر/ آوا و قلم در آلمان و … اشاره كرد كه اين‌ها به‌عنوان اهرم‌هاي رژيم براي پخش اطلاعات گمراه‌کننده عليه مجاهدين بكار گرفته مي‌شود. يكي ديگر از اقدام‌هاي وزارت اطلاعات در اين دوران، ارسال هزاران نامه از داخل يا خارج ايران براي نمايندگان پارلمان اروپا و مقام‌هاي كشورهاي مختلف اروپايي، عليه مجاهدين بوده است. اين نامه‌ها كه امضاكنندگان متفاوت اما متون و مفاهيم كاملاً مشابه و يكساني دارند، مجاهدين را متهم به تروريسم و كشتار بي‌گناهان مي‌كنند و از مخاطبين خود مي‌خواهند مجاهدين را به‌عنوان يك سازمان تروريستي معرفي كنند. شبكه وزارت اطلاعات در خارج كشور خيلي گسترده و تشکيل‌شده است از مأموران قديمي‌تر مثل شاگرد جلاد اوين (سعيد شاهسوندي) تا عواملي كه در سال‌هاي بعد استخدام شدند ازجمله: جهانگير شادانلو، بتول سلطاني، علي‌اکبر راستگو، مسعود جاباني، حسن عزيزي، ادهم طيبي، محمد كرمي، محمد رزاقي، نادر نادري، سعيد ناصري، غفور فتاحيان، عليرضا نصرالله‌ي، محمود سپاهي، همايون کهزادي، عليرضا مير عسگري و تعداد ديگري از اين قماش…. يکي از بنيان‌گذاران گروه دوستان ايران آزاد درپارلمان اروپا پائولو كازاكا، در نامه‌يي به همکاران خود در سال 2006 نوشت: «پس‌ازاينکه تلاش‌هاي من در حمايت از مقاومت ايران علني شد، من ده‌ها نامه از افراد ناشناس که ادعا مي‌کردند با اين رژيم مخالف هستند دريافت كردم. آن‌ها ضمن مخالفت با رژيم ايران همچنين از سازمان مجاهدين خلق انتقاد مي‌کردند. مرحله بعدي به نحوي پيچيده‌تر بود. اين بار رژيم ايران و يا افراد ناشناس نبود، اماکساني‌که ادعا مي‌کردند از اعضاي سابق سازمان بودند و هدف آنان، به‌صراحت، توجيه جنايات ارتكابي رژيم تروريستي حاکم بر ايران بود. اين مقاله، تحت عنوان «چگونه نيروهاي اطلاعاتي ايران در خارج از كشور عمل مي‌کنند؟» موضوع چگونگي به‌کارگيري مكانيزم‌هاي مختلف توسط رژيم ايران براي نفوذ به اپوزيسيون مستقر در خارج را موردبحث قرار مي‌دهد. اين‌يک شيوة لو رفتة مورد استفادة رژيم براي سُراندن اين جاسوس‌ها و عوامل اطلاعاتي است. با همين شيوه، مأموراني از قبيل محمدحسين سبحاني، قشقاوي، عباس صادقي نژاد، محمدباقر مؤمن زاده، غلامرضا صادقي جبلي و… از اين قماش هستند. دستة ديگري از مأموران گشتاپوي آخوندي هستند كه با سناريوي «فرار» و داستان‌سرايي‌هاي فيلم‌هاي پليسي كودكان؛ بر اساس طرح و برنامه رژيم و با كتابي از ياوه‌هاي وزارت اطلاعات عليه مجاهدين به خارج آمده و مشغول انجام مأموريت مي‌باشند. جواد فيروزمند و بهزاد عليشاهي از اين قبيل هستند.سوابق و كاركرد يك زوج جاسوس گزارش مشترك پنتاگون و كنگره دو عامل وزارت اطلاعات در خارج از کشور را شناسايي كرده و توضيح مي‌دهد که چگونه آن‌ها توسط وزارت اطلاعات در تهران استخدام و براي اجراي يک کمپين شيطان سازي ازجمله راه‌اندازي يک و بسايت افتراآميز (ايران اينترلينک) عليه سازمان مجاهدين خلق، آموزش داده‌اند. استخدام ان سينگلتون و همسر ايراني او مسعود خدابنده يك نمونه گوياست از اينکه وزارت اطلاعات چگونه غير ايراني‌ها را مجبور به همكاري مي‌کند. در سال 2004 سينگلتون نهايتاً برادر همسر خود به نام ابراهيم را بعدازاينکه در سوريه دستگيرشده و از سوريه به ايران فرستاده‌شده بود ملاقات كرد. به نظرميرسد كه رژيم سوريه از نزديک با وزارت اطلاعات همكاري مي‌کند، نهايتاً وزارت اطلاعات ابراهيم خدابنده را هم مجبور به همكاري با خود كرد. لردکوربت فقيد در نامه‌يي به همکاران خوددرسال 2006 نوشت: «من ميدانم که نمايندگان مجلس و بزرگان نامه‌هايي تحت عنوان سازمان‌هاي غيردولتي يا سازمان‌هاي حقوق‌بشردريافت کرده‌اند که هدف آن بي اعتبارکردن سازمان مجاهدين خلق بوده است. بيشترين اين نامه‌هاي ارسالي ازسوي ايران اينترلينک است که توسط يك زن و شوهر به نام آن سينگلتون و مسعود خدابنده درليدز اداره مي‌شود. در گزارش كميته پارلماني بريتانيايي آمده است: «… مسعود خدابنده و ان سينگلتون، از طريق وب سايتشان، براي بسيج شيطان سازي عليه سازمان مجاهدين خلق ايران كار مي‌کنند.» 5 سال پس‌ازاين افشاگري، سرويس‌هاي ضد تروريسم آمريكا همان نتيجه‌گيري را کرده‌اند. جان سانو نايب‌رئيس بخش محرمانه وعضومديريت اطلاعات مركزي آمريكا در دولت جرج بوش، در كنفرانس مطبوعاتي كميته سياست ايران در واشينگتن اظهار داشت: «من يک افسر اطلاعاتي براي تقريباً 30 سال بوده‌ام که بيشتر اين زمان را در کشورهاي خارجي براي امريکا خدمت کرده‌ام. من تماس‌هاي شخصي با مأموران اطلاعات ايران در كادر شغلي‌ام در خارج از کشور داشتم. آن‌ها در سراسر ايران و سراسر جهان کار مي‌کنند و مخالفانشان را هدف قرار مي‌دهند. ساواما مخالفان رژيم را به‌عنوان خرابکار و تروريست قلمداد مي‌کند و تلاش تبليغاتي رژيم ايران براي فراهم كردن شرايط براي كشتار اخير در اشرف، نمونه‌يي از كارهاي ساواما براي شکل دادن به افکار عمومي است».قضاوت و نتيجه‌گيري نمايندگان پارلمان اروپا ازنظر گروه دوستان ايران آزاد در پارلمان اروپا گزارش پنتاگون چند نکته را ثابت مي‌کند: 1- اين ادعا که سازمان مجاهدين خلق هيچ حمايتي در داخل ايران ندارد توهمي بيش نيست. 2- سازمان مجاهدين خلق ايران همواره و همچنان جدي‌ترين تهديد براي رژيم ايران بوده و درنتيجه سرکوب سازمان مجاهدين خلق همواره و همچنان يک اولويت براي سرويس‌هاي اطلاعاتي رژيم ايران بوده است. 3- رژيم ايران منبع همه دروغ‌پراکني‌ها عليه سازمان مجاهدين خلق است. واقعيت اين است که گزارش نشان مي‌دهد که «نيروي قدس سپاه پاسداران در بيشتر قسمت‌ها دست به عمليات برون‌مرزي از قبيل خرابکاري، ترور و جاسوسي» مي‌زند. اين گزارش اضافه مي‌کند: «يکي از وظايف اصلي وزارت اطلاعات و امنيت، شناسايي و از بين بردن اعضاي سازمان مجاهدين خلق ايران است». وقتي بهاين شبكة مزدوران كه توسط وزارت اطلاعات براي پيشبردن توطئه‌هايش عليه مجاهدين ساخته‌شده نگاه مي‌کنيم و ميبنيم كه در گزارش مشترك وزارت دفاع و كنگرة آمريكا بر نقش دو مأموري كه نام آن‌ها را ذكر كرده در ارتباط با تمامي اين شبكه تأكيد شده، يك نتيجة روشن و سادة ديگر هم مي‌شود گرفت كه اين گزارش نقش مزدوري تمامي افراد وابسته به اين شبكه و عناصر آن را براي وزارت بدنام اطلاعات تأييد و مهر كرده است. در مطالب بعدي كاركرد اين شبكه و نقش مأموران را در پيشبردن توطئه‌هاي درهم‌شکسته وزارت اطلاعات آخوندها بررسي مي‌كنيم. برگرفته از سایت ایران افشاگر
دادگاه تجدید نظر برلین(Kammergericht) که دو متهم به جاسوسی علیه سازمان مجاهدین خلق ایران در آنجا محاکمه شدند صبح امروز پنجشنبه 13 خرداد 95 دادگاه شعبه دوم جزايي برلين، رسيدگي به اتهامات متهمان به جاسوسي عليه سازمان مجاهدين خلق و شوراي ملي مقاومت ايران را آغاز كرد.دادستاني فدرال آلمان روز 20 فروردين 95 طي اطلاعيه اي اعلام كرد كه علیه دو متهم به خاطر جاسوسی علیه سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران، مطابق جزء يكم از بند اول ماده ۹۹ قانون جزاي آلمان کیفرخواست صادر کرده است. اين اطلاعيه تصريح مي كرد كه يكي از متهمان حداقل از ژانويه ۲۰۱۳ و ديگري حداقل از اوت ۲۰۱۴ براي سرويس مخفي (رژيم) ايران كار كرده اند. مأموريت آنها كسب اطلاعات در مورد سازمان مجاهدين و شوراي ملي مقاومت بوده است. آنها به طور خاص اطلاعات در مورد اعضاي مجاهدين كه در آلمان يا ساير كشورهاي اروپايي اقامت داشتند به وزارت اطلاعات مي دادنددادگاه با حضور 3 قاضي، دادستان ارشد فدرال آلمان، متهمان ميثم پناهي و سعيد رحماني و وكلاي آنها و جمعي از ايرانيان ساكن برلين و خبرنگاران رسانه ها شروع شد.در ابتداي جلسه دادستان ارشد فدرال آقاي گرون Grewen كيفرخواست طولاني اين كيس را با ليستي طولاني از ارتباطات تلفني و اينترنتي كه همگي دال بر تبادل اطلاعات بين متهمان و يك سردژخيم وزارت اطلاعات بنام سجاد بود قرائت نمود. در اين ارتباطات، متهمين اطلاعات جمع آوري شده خود در مورد مجاهدين در كشورهاي آلمان، فرانسه، آلباني و ليبرتي را به كيانمهر با اسم مستعار سجاد منتقل مي نمودند. دراين كيفرخواست همچنين موارد متعددي از تلاش متهمين براي جذب نفرات جديد و گسترش شبكه جاسوسي در سطح اروپا به چشم ميخورد.طبق كيفرخواست، متهم اصلي اين پرونده بر اساس اسناد موجود ميثم پناهي در ازاي مزدوري خود براي وزارت اطلاعات در اين مدت مبلغ 28000 يورو دريافت كرده است.اين متهم عليرغم داشتن موقعيت پناهندگي از كشور آلمان، حداقل يكبار براي گرفتن آموزشهاي اطلاعاتي و توجيهات تكميلي جاسوسي، از طريق استانبول مخفيانه به ايران رفته و برگشته است.در پايان جلسه امروز قضات دادگاه با به تعويق افتادن جلسه فرداي دادگاه كه از سوي وكلاي متهمان مخالفت كرد و جلسه دادگاه فردا صبح ادامه خواهد داشت.
اطلاعیه نمايندگي شوراي ملي مقاومت ايران- آلمان وزير اطلاعات روحاني، مسئول اصلي جاسوسي عليه اپوزيسيون بايد در برابر عدالت قرار گيرد نمايندگي شوراي ملي مقاومت ايران در آلمان ضمن استقبال از محاكمه اعضاي شبكه وزارت اطلاعات رژيم ايران كه عليه شورا و سازمان مجاهدين خلق ايران جاسوسي مي كرده اند، تأكيد كرد آنچه تا كنون فاش شده نوك كوه يخ كارزار وزارت اطلاعات براي سازمان دادن يك شبكه گسترده جاسوسي در اروپا و به طور خاص در آلمان است. اين اقدامها وحشت رژيم ايران را از فعاليتهاي مشروع و قانوني شوراي ملي مقاومت به عنوان آلترناتيو دموكراتيك اين رژيم را به نمايش مي گذارد.نمايندگي شورا از دولت آلمان و ارگانهاي ذيربط خواست تمامي جزييات شبكه جاسوسي و فعاليتهاي غيرقانوني رژيم ايران عليه مقاومت و پناهندگان ايراني در آلمان را فاش نموده و محاكمه و مجازات آنها را تسهيل كند.شبكه جاسوسان رژيم ايران تحت كنترل وزارت اطلاعات در تهران است. موضوعي كه توسط اداره حراست و دادستاني آلمان نيز مورد تأييد قرار گرفته است. لذا محمود علوي، وزير اطلاعات روحاني، كه اين شبكه جاسوسي به دستور و زير نظر او كار مي كند، مي بايد در مقابل عدالت قرار گيرد. در دوران وزارت او اين اقدامهای غير قانوني تشديد شده است. هرگونه ملاحظه سياسي يا ديپلوماتيك براي صرفنظر كردن از نقش او به عنوان مسئول اصلي اين پرونده و عدم احضار او به دادگاه، رژيم ايران را در ساختن شبكه هاي جاسوسي در اروپا تشويق مي كند. شبكه هايي كه مي تواند در خدمت اقدامهای تروريستي احتمالي بعدي اين رژيم نيز قرار گيرد.مقاومت ايران در روز ۶ آبان ۱۳۹۴ اعلام كرد: «پناهي و همدستانش» از ارديبهشت ۱۳۹۱ از كمپ ليبرتي محل اقامت مجاهدين در بغداد اخراج شدند. آنها سپس به هتل مهاجر تحت كنترل وزارت اطلاعات در بغداد رفتند و توسط كيانمهر يك افسر ارشد وزارت اطلاعات با نام مستعار سجاد سازماندهي و نسبت به مأموريتهاي محوله توجيه شدند.سجاد، مسعود دلیلی، را پس از اينكه از كمپ اشرف به هتل مهاجر رفت به خدمت گرفت و بعداً در روز اول سپتامبر ۲۰۱۳ راهنماي نیروهای مهاجم به اشرف شد كه طی آن ۵۲ تن از مجاهدین با دستهاي بسته به قتل رسیدند.گزارش سال ۲۰۱۴ اداره حراست ايالت نورد راين وست فالن آلمان مي نويسد: «ثقل فعاليتهاي سرويس اطلاعاتي ايران تحت نظر قرار دادن و مقابله با اپوزيسيون ايران در داخل و خارج كشور است. در اين راستا منجمله بسياري از اعضاي سازمان مجاهدين كه به دلايل انساندوستانه در آلمان پذيرفته شده اند و سال ۲۰۱۳ از عراق به اين ايالت آمدند از سوي وزارت اطلاعات به صورت فشرده تحت جاسوسي قرار دارند. تغييرات پرسنلي و ساختاري در مجاهدين و يا شوراي ملي مقاومت در كانون جاسوسي هاي وزارت اطلاعات در اين ايالت قرار دارد. علاوه بر اين سرويس مخفي ايران كماكان به استراتژي خود مبني بر پروپاگاند هدف دار به منظور بي اعتبار ساختن مجاهدين ادامه مي دهد».نمايندگي شوراي ملي مقاومت ايران- آلمان۱۳خرداد ۱۳۹۵(۲ژوئن ۲۰۱۶)
کیفرخواست دادستان فدرال آلمان علیه دو مأمور اطلاعات رژیم به خاطر جاسوسی علیه مجاهدین و شوراضرورت دستگيري، محاكمه و اخراج ديگر عوامل رژیم به ويژه از كشورهاي اروپايي در روز ۲۰ فروردين ۱۳۹۵، دادستانی فدرال آلمان طی اطلاعیه یی اعلام کرد علیه دو مزدور اطلاعات آخوندي به خاطر جاسوسی علیه سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران مطابق جزء يكم از بند اول ماده ۹۹ قانون جزاي آلمان کیفرخواست صادر کرده است.اطلاعيه تصريح مي كند: ظن كافي وجود دارد كه میثم پناهی حداقل از ژانويه ۲۰۱۳ و سعید رحمانی حداقل از اوت ۲۰۱۴ براي سرويس مخفي (رژيم) ايران كار كرده اند. مأموريت آنها كسب اطلاعات در مورد سازمان مجاهدين و شوراي ملي مقاومت بوده است. آنها به طور خاص اطلاعات در مورد اعضاي مجاهدين كه در آلمان يا ساير كشورهاي عضو اتحاديه اروپا اقامت داشتند را به مسئولان خود در اين سرويس مي دادند. بنا بر اطلاعيه دادستاني، پناهي از ۶ آبان ۱۳۹۴ در بازداشت به سر مي‌برد. در اطلاعيه ۶ آبان دادستاني اعلام شده بود او در ازاي جاسوسي از وزارت اطلاعات پول دريافت مي‌كرده است.1- مقاومت ايران در روز ۶ آبان در اطلاعيه یی اعلام كرد: «پناهي و همدستانش» از ارديبهشت ۱۳۹۱ از ليبرتي اخراج شدند. آنها سپس به هتل مهاجر تحت كنترل اطلاعات و نيروي قدس رژيم آخوندي در بغداد رفتند.آنها در هتل مهاجر توسط يك مأمور قديمي اطلاعات و نيروي قدس به نام كيانمهر، با نام مستعار سجاد، سازماندهي و نسبت به مأموريتهاي محوله توجيه شدند. پیش از این كميسيون امنيت و ضد تروريسم شورا در روز ۷ اسفند ۱۳۹۲ طي اطلاعيه‌یي نقش سجاد و هتل مهاجر را به عنوان يك مركز اطلاعات ملايان و نيروي قدس در بغداد فاش كرده بود.2- اين مزدوران در آلمان از يك سو دستورات جاسوسي را از سجاد مي گرفتند و از سوي ديگر با عوامل اطلاعات آخوندي در آلمان و ساير كشورهاي اروپايي در ارتباط بودند. سردژخيم سجاد كه پیش از این با اسامي فيسبوكي «علي شمالي» و «علي ساحلي» با مزدوران ارتباط برقرار مي كرد، به تازگی تلاش كرده است با اسم «علي چناره اي» و «علي راستگو» با چندين نفر ديگر در آلمان ارتباط برقرار نموده و آنها را به خدمت بگيرد.3- سجاد از ۳۰ سال قبل در دستگاههاي اطلاعاتي رژيم کار می کرده و در عمليات تروريستي در منطقه شركت داشته است. وي سالهاست در سفارت رژيم در بغداد به همراه شمار ديگري از مأموران اطلاعات و نيروي قدس به توطئه عليه مجاهدين مشغول است. آنها تحت نظر يك پاسدار سرتيپ نيروي قدس به نام ناصري در سفارت رژيم كار مي كنند. سجاد كساني را كه به هتل مهاجر مي روند با تهديد و تطميع به مزدوري مي كشاند. سپس وزارت اطلاعات آنها را با جعل پاسپورت و ويزا به طور مستقيم از عراق يا پس از انتقال به ايران به اروپا اعزام مي كند.4- سر دژخيم سجاد مزدور مسعود دلیلی داخل را نيز بعد از آن که از اشرف به هتل مهاجر رفت به خدمت گرفت به نحوي كه بعداً در روز ۱۰ شهريور 1392 راهنمای نیروهای مهاجم به اشرف شد كه طی آن ۵۲ تن از مجاهدین با دستهاي بسته به قتل رسیدند. مهاجمان بعد از اين جنايت بزرگ براي رد پاك كني دليلي را نیز به قتل رساندند و صورت او را با اسید سوزاندند که شناخته نشود.5- سجاد هدايت و اداره اين مزدوران را در اروپا نيز دنبال مي كند و با مسئولان ايستگاههاي اطلاعات در آلمان (عباس جعفري) و فرانسه (احمد ظريف با نام مستعار حميد عبادي) ارتباط مستمر دارد. ظريف در تابستان گذشته قربانعلي حسين نژاد و مصطفي محمدي، دو تن از دیگر عوامل اطلاعات رژیم، را چند بار براي ايجاد درگيري و زمينه سازي اقدامات تروريستي به دفتر شورا در اور سور اواز فرستاد. آنها در روز ۲۲ تير ۱۳۹۴ توسط ژاندارمري محل دستگير و از منطقه اخراج شدند. مزدور قربانعلي حسین نژاد در حضور ژاندارمها اعتراف كرد كه عبادي آنها را به اين محل فرستاده است (اطلاعيه كميسيون امنيت و ضد تروريسم شورا- ۲۱ مرداد ۱۳۹۴).6- در يك اقدام مجرمانه ديگر سجاد و ديگر مأموران اطلاعات رژیم اسامي مجاهديني كه از ليبرتي به خارج از عراق منتقل مي شوند را در سايتهايي كه به اسم اين مزدوران داير كرده اند، منتشر مي كنند. مقاومت ايران در روز ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ طي اطلاعيه یي اعلام كرد انتشار اسامي يك اقدام نفرت انگيز پليسي است كه تحت هر نام و عنوان و پوششي، در ارتباط با وزارت و يك حلقه از توطئه هاي آن براي اخلال در روند انتقال مجاهدان ليبرتي به كشورهاي ديگر است.7- به دنبال لو رفتن جاسوسان وزارت اطلاعات در آبان گذشته، وزارت اطلاعات مزدوران را وادار کرد تا با مقاله ها و نامه‌هاي متعدد به جو سازي و اعمال فشار به قضاييه آلمان بپردازند تا شايد از ارجاع پرونده مزدوران به دادگاه و به‌دام افتادن ديگر مزدوران جلوگيري كند. سايتهاي وابسته به اطلاعات و مزدوران آن به نحو ابلهانه یي نوشتند دستگيري پناهي نتيجه تطميع «برخی جناحها و جریانات در دستگاه امنیتی و قضائيه آلمان» و «پاپوش جديد مجاهدين» است كه می‌خواهند به این وسيله «از بقيه مجاهدين زهر چشم بگیرند». آنها خطاب به دادستان فدرال آلمان نوشتند «اتهام موهوم جاسوسی و اطلاعات دادن به رژیم و تهدید امنیتی» به پناهي ساخته و پرداخته مجاهدين» است. او «یکی از هزاران قربانی سازمان مجاهدین است... آنها به هر کسی که کوچکترین مخالفتی با این سازمان داشته باشد مارک مزدور وزارت اطلاعات را می زنند». اراجيف مسخره یی كه فقط مبين وحشت رژيم از لو رفتن شبكه جاسوسي و مزدوران و طرحهايش عليه مقاومت ايران است.رژيم همزمان از طريق مزدوران در آلمان و فرانسه به جمع آوري پول براي گرفتن وكيل و كمك به مزدوران لو رفته بر آمد تا وانمود كند آنها وابستگي مالي به وزارت ندارند.8- سرويسهاي اطلاعاتي آلمان به خصوص اداره حراست از قانون اساسي پيش از اين بارها تأکید كرده اند که در كانون فعاليتهاي وزارت اطلاعات در آلمان سازمان مجاهدين و شوراي ملي مقاومت قرار دارد. وزارت اطلاعات مأموريت دارد در مورد فعاليتهاي اين سازمان به طور سيستماتيك اطلاعات جمع كرده و در درون مجاهدين و شورا نفوذ كند. وزارت اطلاعات تلاش مي كند مجاهدين و شورا را با كمك فعاليتهاي تبليغاتي بي اعتبار كند. كسب اطلاعات در مورد اعضاي مجاهدين به طور خاص اعضايي كه عراق را به سمت اروپا ترك كرده اند، در كانون توجه فعاليتهاي جاسوسي و شناسايي رژيم ايران قرار دارد.مقاومت ايران با استقبال از اينكه دادستاني آلمان اين پرونده جاسوسي عليه مجاهدين و شوراي ملي مقاومت ايران را در برابر عدالت قرار داده است، از دولت اين كشور و مسئولان ذيربط مي‌خواهد جزييات پرونده جاسوسي و فعاليتهاي غير قانوني رژيم آخوندي و مزدورانش در آلمان را فاش نموده و در اختيار افكار عمومي قرار دهد. اين يك اقدام ضروري براي ممانعت از ادامه اين فعاليتهاي مجرمانه استمقاومت ايران همچنين نسبت به خطرات حضور مزدوران وزارت اطلاعات در كشورهاي اروپايي و آمريكا براي امنيت پناهندگان ايراني قويا هشدار مي‌دهد و به خصوص از آلمان و ديگر كشورهاي عضو اتحاديه اروپا مي‌خواهد در اجراي مصوبه شوراي اتحاديه اروپا در آوريل ۱۹۹۷ مزدوران و مأموران اطلاعاتي فاشيسم ديني حاكم بر ايران را محاكمه، مجازات و اخراج نمايند.دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران۲۱فروردين ۱۳۹۴ (۹ آوريل۲۰۱۶)

گردهمایی بزرگ مقاوت - ایران آزاد 2022

ضد فتوا

فعالیت انجمن‌های پوششی وزارت اطلاعات در آلمان