گزارش مشترک پنتاگون (وزارت دفاع) و كنگره آمريکا درباره وزارت اطلاعات رژيم آخوندها در ديماه سال 91 در واشنگتن منتشر شد و انعكاس بسيار گستردهيي در آمريكا و در سراسر جهان داشت. در همين رابطه تلويزيون سي. ان.ان اعلام كرد: «واشينگتن گفته است اطلاعات جديدي در مورد سرويسهاي اطلاعاتي ايران دريافت كرده حاكي از اينکه رژيم ايران دهها هزار عامل مخفي دارد و حملات ترور را در سراسر جهان طراحي و نارضايتيها در داخل را سركوب ميكند. برايان تا گزارشگر ما اين موضوع را بيشتر توضيح ميدهد. بنا به گزارشي كه محققان دولتي از طرف پنتاگون تهيهکردهاند؛ طرحهاي ترور، بمبگذاريهاي تروريستي و جنگ سايبري، تاکتيکهايي هستند كه در سراسر جهان توسط سرويس مخفي ايران به اجرا درميآيند». (15 دي 1391)
در اين گزارش، ضمن بررسي فعاليتهاي برونمرزي اين وزارتخانه، شيوههاي ترور، يارگيري و نفوذ در ميان اپوزيسيون و جاسوسي در ميان آنها موردبررسي قرارگرفته است. اين گزارش تحقيقاتي که توسط پنتاگون و بخش تحقيقات ايالاتمتحده و کتابخانه کنگره تهيهشده، نکات قابل توجهيي را درمورد ميزان فعاليتهاي وزارت اطلاعات رژيم ايران عليه مخالفان وبطورخاص تلاشهاي ويژه براي بياعتبار کردن نيروي اصلي اپوزيسيون، يعني سازمان مجاهدين خلق ايران فاش كرده است. در سلسله مطالبي كه اكنون اولين قسمت آن ازنظرتان ميگذرد، نگاهي به برخي قسمتهاي اين گزارش و سوابق مأموران اطلاعات در خارجه و اقدامات جنايتكارانة آنها عليه مجاهدين و مقاومت ايران و پناهندگان ايراني مخالف رژيم در خارج كشور ميکنيم. واقعيت اين است كه رژيم آخوندي در مقابل بزرگترين دشمن خودش, فقط به اعدام و شكنجه و ترور اكتفا نكرده است. اين رژيم با راهاندازي يك كارزار شيطان سازي عليه مقاومت و مجاهدين بودجه كلاني به آن اختصاص داده است.
رژيم با هيولا ساختن از اپوزيسيون مشروعش ميخواهد, هم سركوب و اختناق در داخل را توجيه كند و هم يگانه آلترناتيو مؤثر اين رژيم را بياعتبار كند. بياعتبار كردن مقاومت و مجاهدين باعث ميشود كه سازش با رژيم براي كشورهاي غربي مشروع جلوه داده شود. اين همان آبشخور سيلي از اتهامهاست كه طي ساليان نثار مقاومت ايران و مجاهدين شده است. اتهاماتي از قبيل سكت, شخصيت پرستي, داشتن اعتقادات التقاطي ماركسيست اسلامي, زنداني و شکنجه كردن ناراضيان, طلاق اجباري و جدا کردن كودكان از والدين, وابستگي به رژيم سابق عراق و شركت در سرکوب كردها و شيعيان عراق و.. دروغهاي مبتذلي است كه در دو دهه گذشته توسط آخوندها براي سركوب يك مقاومت مشروع سرهمبندي شده است.
گزارش تحقيقاتي که توسط پنتاگون و بخش تحقيقات ايالاتمتحده و کتابخانه کنگره تهيهشده، نکات قابلتوجهي در اين مورد و ميزان فعاليتهاي وزارت اطلاعات ايران عليه مجاهدين فاش كرده است.روشهاي تبليغاتي وزارت اطلاعات
در گزارش تحقيقاتي كنگره و پنتاگون درباره سابق اين جنگ رواني آمده است: «بعدازجنگ 1991 عليه عراق وزارت اطلاعات جنگ رواني عليه مجاهدين خلق را بهعنوان اصليترين اهداف خود تعيين كرد اما بهرغم اينها مجاهدين خلق بهعنوان يك سازمان جدي و قابلاتکا سرپا مانده است. وزارت اطلاعات داراي بخش دروغپراکني ميباشد، كه مسئول توليد و انجام جنگ رواني عليه دشمنان جمهوري اسلامي است وزارت اطلاعات تمامي امكانات در اختيار خود را جهت حفاظت از جمهوري اسلامي ايران بكار ميگيرد. روشهايي مانند نفوذ در گروههاي اپوزيسيون داخل كشور… و حفظ ارتباط با آژانسهاي اطلاعاتي خارجي و همچنين سازمانهايي كه از منافع جمهوري اسلامي ايران در سراسر جهان حفاظت ميکنند….. يكي از طرقي كه دولت ايران اين کار را انجام ميدهد از طريق سايت اينترنتي آن ايران ديدبان است. اين سايت اخبار را به سه زبان انگليسي, فارسي و فرانسه ارائه ميدهد. يك سايت ديگر كه گفته ميشود وابسته به وزارت اطلاعات است بنياد هابيليان است. اين سايت اينترنتي اخباري كه به نفع دولت ايران است را به سه زبان عربي, انگليسي و فارسي ارائه ميکند. وزارت اطلاعات براي كارزار ضداطلاعات و انتشار تبليغاتش با صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران همكاري ميکند. اين سازمان يك راديوتلويزيون دولتي است كه رئيس آن توسط رهبر رژيم ايران انتخاب ميشود..».
اينجا اين سؤال مطرح ميشود كه آيا آخوندها بهجاي استفاده از عنصر نظامي و حتي بهجاي تروريسم كه يكي از شيوههاي معمول رژيم در از ميان برداشتن مخالفان خودش هست، به كارزار سياسي و تبليغاتي رو آورده است؟ در پاسخ بايد گفت البته رژيم تا آنجايي كه در توان داشته، هم از عنصر نظامي و هم از عنصر تروريسم در جنگش با مجاهدين و براي از بين بردن اين مقاومت استفاده كرده است.
در زمينة نظامي تنها كافي است به شليك بيش از هزار موشك به قرارگاههاي مجاهدين در فروردين 80 و به بندوبست و توطئةاش با كشورهاي ائتلاف با دلالي جك استراو اشاره شود كه منجر به هدف قرار گرفتن قرارگاههاي ارتش آزاديبخش توسط نيروهاي 12 كشور در جنگ با عراق در سال 2003 شد. البته حملات با نيروي نظامي پياده و زرهي ارتش عراق در 6 و 7 مرداد 88 و 19 فروردين 90 را كه به شهادت 50 تن و مصدوم و مجروح شدن بيش از 1200، 300 مجاهد انجاميد را هم اگرچه توسط نيروي عراقي انجام شد، اما بايد بهحساب رژيم آخوندي گذاشت. در استفاده از ترويسم هم، رژيمي كه در دو دهه گذشته اصليترين حامي تروريسم تحتالحمايه دولتي در سطح جهان بوده, بهمان ميزان مجاهدين بزرگترين قرباني تروريسم رژيم طي اين مدت بوده است. حدود 300 تن از اعضا و هواداران مقاومت ايران قربانيان تروريسم دولتي ملايان شدهاند.
تروريستهاي رژيم تهران, فقط در سالهاي 1993 تا 2003, حداقل 150 عمل تروريستي عليه فعالين مقاومت ايران در عراق انجام دادهاند كه شامل اقداماتي از قبيل منفجر كردن اتوبوس شهري مجاهدين در بغداد که منجر به كشته شدن 6 تن و مجروح شدن 30 تن ديگر شد، استفاده از خودروهاي بمبگذاريشده براي منفجر كردن دفاتر مجاهدين, بمبهاي منفجر شونده از راه دور براي حمله به خودروهاي در حال عبور, همچنان که از آدمربايي و ترور استفاده كرده است. پس اين تلقي كه گويا رژيم در جنگش با مجاهدين از شيوههاي نظامي و تروريستي استفاده نكرده و صرفاً به جنگ رواني و تبليغاتي متوسل شده، درست نيست. اما ازآنجاييکه رژيم با آن شيوهها بهجايي نرسيده و بالعكس باعث شده كه مجاهدين هر چه بيشتر در دنيا مطرح شوند، با شيوة جنگ رواني و شيطانسازي ميخواهد ازيکطرف به خيال خودش روي ارادة پايداري مجاهدين تأثير بگذارد و از طرف ديگر زمينه و توجيه كافي براي استفاده از ساير شيوههاي نظامي و تروريستي را فراهم كند.مهرههاي جنگ رواني
رژيم براي پيشبرد اين جنگ سياسي و جنگ رواني ـ تبليغاتي به نيروهاي خاص اين جنگ نياز دارد. همانطور كه جنگ نظامي، احتياج به نيروي نظامي آموزشديده و تسليحات متناسب خودش دارد. به همين جهت رژيم دست به استخدام گستردة مأموراني تحت عنوان اعضاي سابق مجاهدين زد و يك شبكة گسترده در داخل و در كشورهاي مختلف با هزينههاي كلان از جيب مردم ايران تشكيل داد.يك شبكة بينالمللي از جاسوسان با هزينة بسيار گزاف
آخوند دري نجفآبادي اولين وزير اطلاعات خاتمي, بهصراحت اعلام كرد «وزارت اطلاعات عناصر بريده از منافقين را حمايت ميكند»(ايرنا 13 آذر 1377). آخوند يونسي وزير اطلاعات در مصاحبه با تلويزيون رژيم در تاريخ 13 مهر 83 ميگويد: «…امروز ما تروريستهاي مسلح، كساني كه آمدند كشته بشوند يا بكشند، ما سالم دستگير ميكنيم و آنها را تبديل ميكنيم به كسي كه آزادانه در جامعه ميگرده و از جمهوري اسلامي و از وزارت اطلاعات، دفاع ميكند».
دربخشي از گزارش پنتاگون آمده است: «وزارت اطلاعات اعضاي سابق سازمان مجاهدين خلق در اروپا را استخدام و از آنها براي راهاندازي يک کمپين دروغپراکني عليه سازمان مجاهدين خلق استفاده كرده است». درواقع يكي از محصولات «صنايع» وزارت بدنام، درست كردن همين شاگرد جلادها از عناصر درهمشکسته يا بريده از مبارزه است كه آنها را تحت عنوان افراد بالا و حتي رهبري سازمان رنگ كند و بعد آنها را عليه مقاومت ايران بكار بگيرد. رژيم آخوندي سرمايهگذاري عظيمي روي استراتژي «جنگ رواني» عليه مقاومت, كرده و دستگاه عريض و طويلي براي آن بهکارانداخته است.تمركز مهمترين وزارت خانهها و ارگانهاي رژيم عليه مجاهدين و روشهاي كار
وزارت اطلاعات, سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي, وزارت خارجه, وزارت ارشاد و سپاه پاسداران همگي در اجراي طرحهاي جنگ رواني عليه مجاهدين كه عموماً بايد به تأييد شوراي عالي امنيت ملي برسد, دست دارند. رژيم بهمنظور برگرداندن موج ضد تروريسم و نقض حقوق بشر و تمركز آن عليه مجاهدين؛ وزارتخانهها و ارگانهاي فوقالذكر را با محوريت وزارت اطلاعات با انواع سايتهاي دستساز اطلاعات آخوندي به كار گرفته است. سايتسازي و سايت بازي عليه مجاهدين و مقاومت ايران از محصولات صنايع (!) اطلاعات رژيم است. بهعنوانمثال وزارت اطلاعات شماري از مزدوران شناختهشده را به ترکيه يا امارات يا به تهران احضار كرد و آنها را توجيه و موظف به تشديد فعاليت عليه مجاهدين نمود. در اين ميان عناصري نظير مسعود خدابنده، كريم حقي، مهدي خوشحال و …موظف شدند يك سلسله اطلاعات دروغ عليه مجاهدين به پليس و سرويسهاي اطلاعاتي در فرانسه, آلمان, هلند و كشورهاي اسكانديناوي بدهند… از اقداماتي كه رژيم آخوندي بعد از 11 سپتامبر براي گسترش جنگ رواني عليه مجاهدين به آن دست زد, افزايش نشريات و مزخرفات توليدشده عليه مقاومت بود. اين مطالب متعاقباً با امضاي مأموراني نظير كريم حقي, سبحاني، راستگو, مهدي خوشحال، علي قشقاوي و … تحت عنوان اعضاي سابق مجاهدين در نشرياتي كه از قبل با پول و هدايت وزارت اطلاعات تحت عنوان نشريات اعضاي سابق مجاهدين منتشر ميشد و يا روي سايتهاي پوششي وزارت اطلاعات, درج گرديد.
يكي از روشهاي وزارت اطلاعات براي نفوذ در محافل ايرانيان خارج كشور و جاسوسي عليه آنها، درست كردن محافل فرهنگي و صنفي در ظاهر بيارتباط با رژيم و حتي، منتقد رژيم است تا از آنها بهمثابه پوشي براي كارهاي اطلاعاتي و تبليغي استفاده كند. وظيفه اين انجمنها، پيشبرد جنگ رواني مبني بر شيطان سازي عليه مجاهدين و مقاومت ايران ميباشد. ازجمله اين انجمنها و سايتهاي اينترنتي ميتوان به اينترلينك در انگليس، بنياد سحر/ آوا و قلم در آلمان و … اشاره كرد كه اينها بهعنوان اهرمهاي رژيم براي پخش اطلاعات گمراهکننده عليه مجاهدين بكار گرفته ميشود.
يكي ديگر از اقدامهاي وزارت اطلاعات در اين دوران، ارسال هزاران نامه از داخل يا خارج ايران براي نمايندگان پارلمان اروپا و مقامهاي كشورهاي مختلف اروپايي، عليه مجاهدين بوده است. اين نامهها كه امضاكنندگان متفاوت اما متون و مفاهيم كاملاً مشابه و يكساني دارند، مجاهدين را متهم به تروريسم و كشتار بيگناهان ميكنند و از مخاطبين خود ميخواهند مجاهدين را بهعنوان يك سازمان تروريستي معرفي كنند. شبكه وزارت اطلاعات در خارج كشور خيلي گسترده و تشکيلشده است از مأموران قديميتر مثل شاگرد جلاد اوين (سعيد شاهسوندي) تا عواملي كه در سالهاي بعد استخدام شدند ازجمله: جهانگير شادانلو، بتول سلطاني، علياکبر راستگو، مسعود جاباني، حسن عزيزي، ادهم طيبي، محمد كرمي، محمد رزاقي، نادر نادري، سعيد ناصري، غفور فتاحيان، عليرضا نصراللهي، محمود سپاهي، همايون کهزادي، عليرضا مير عسگري و تعداد ديگري از اين قماش…. يکي از بنيانگذاران گروه دوستان ايران آزاد درپارلمان اروپا پائولو كازاكا، در نامهيي به همکاران خود در سال 2006 نوشت: «پسازاينکه تلاشهاي من در حمايت از مقاومت ايران علني شد، من دهها نامه از افراد ناشناس که ادعا ميکردند با اين رژيم مخالف هستند دريافت كردم. آنها ضمن مخالفت با رژيم ايران همچنين از سازمان مجاهدين خلق انتقاد ميکردند. مرحله بعدي به نحوي پيچيدهتر بود. اين بار رژيم ايران و يا افراد ناشناس نبود، اماکسانيکه ادعا ميکردند از اعضاي سابق سازمان بودند و هدف آنان، بهصراحت، توجيه جنايات ارتكابي رژيم تروريستي حاکم بر ايران بود. اين مقاله، تحت عنوان «چگونه نيروهاي اطلاعاتي ايران در خارج از كشور عمل ميکنند؟» موضوع چگونگي بهکارگيري مكانيزمهاي مختلف توسط رژيم ايران براي نفوذ به اپوزيسيون مستقر در خارج را موردبحث قرار ميدهد. اينيک شيوة لو رفتة مورد استفادة رژيم براي سُراندن اين جاسوسها و عوامل اطلاعاتي است. با همين شيوه، مأموراني از قبيل محمدحسين سبحاني، قشقاوي، عباس صادقي نژاد، محمدباقر مؤمن زاده، غلامرضا صادقي جبلي و… از اين قماش هستند. دستة ديگري از مأموران گشتاپوي آخوندي هستند كه با سناريوي «فرار» و داستانسراييهاي فيلمهاي پليسي كودكان؛ بر اساس طرح و برنامه رژيم و با كتابي از ياوههاي وزارت اطلاعات عليه مجاهدين به خارج آمده و مشغول انجام مأموريت ميباشند. جواد فيروزمند و بهزاد عليشاهي از اين قبيل هستند.سوابق و كاركرد يك زوج جاسوس
گزارش مشترك پنتاگون و كنگره دو عامل وزارت اطلاعات در خارج از کشور را شناسايي كرده و توضيح ميدهد که چگونه آنها توسط وزارت اطلاعات در تهران استخدام و براي اجراي يک کمپين شيطان سازي ازجمله راهاندازي يک و بسايت افتراآميز (ايران اينترلينک) عليه سازمان مجاهدين خلق، آموزش دادهاند. استخدام ان سينگلتون و همسر ايراني او مسعود خدابنده يك نمونه گوياست از اينکه وزارت اطلاعات چگونه غير ايرانيها را مجبور به همكاري ميکند. در سال 2004 سينگلتون نهايتاً برادر همسر خود به نام ابراهيم را بعدازاينکه در سوريه دستگيرشده و از سوريه به ايران فرستادهشده بود ملاقات كرد. به نظرميرسد كه رژيم سوريه از نزديک با وزارت اطلاعات همكاري ميکند، نهايتاً وزارت اطلاعات ابراهيم خدابنده را هم مجبور به همكاري با خود كرد. لردکوربت فقيد در نامهيي به همکاران خوددرسال 2006 نوشت: «من ميدانم که نمايندگان مجلس و بزرگان نامههايي تحت عنوان سازمانهاي غيردولتي يا سازمانهاي حقوقبشردريافت کردهاند که هدف آن بي اعتبارکردن سازمان مجاهدين خلق بوده است. بيشترين اين نامههاي ارسالي ازسوي ايران اينترلينک است که توسط يك زن و شوهر به نام آن سينگلتون و مسعود خدابنده درليدز اداره ميشود. در گزارش كميته پارلماني بريتانيايي آمده است: «… مسعود خدابنده و ان سينگلتون، از طريق وب سايتشان، براي بسيج شيطان سازي عليه سازمان مجاهدين خلق ايران كار ميکنند.» 5 سال پسازاين افشاگري، سرويسهاي ضد تروريسم آمريكا همان نتيجهگيري را کردهاند.
جان سانو نايبرئيس بخش محرمانه وعضومديريت اطلاعات مركزي آمريكا در دولت جرج بوش، در كنفرانس مطبوعاتي كميته سياست ايران در واشينگتن اظهار داشت: «من يک افسر اطلاعاتي براي تقريباً 30 سال بودهام که بيشتر اين زمان را در کشورهاي خارجي براي امريکا خدمت کردهام. من تماسهاي شخصي با مأموران اطلاعات ايران در كادر شغليام در خارج از کشور داشتم. آنها در سراسر ايران و سراسر جهان کار ميکنند و مخالفانشان را هدف قرار ميدهند. ساواما مخالفان رژيم را بهعنوان خرابکار و تروريست قلمداد ميکند و تلاش تبليغاتي رژيم ايران براي فراهم كردن شرايط براي كشتار اخير در اشرف، نمونهيي از كارهاي ساواما براي شکل دادن به افکار عمومي است».قضاوت و نتيجهگيري نمايندگان پارلمان اروپا
ازنظر گروه دوستان ايران آزاد در پارلمان اروپا گزارش پنتاگون چند نکته را ثابت ميکند:
1- اين ادعا که سازمان مجاهدين خلق هيچ حمايتي در داخل ايران ندارد توهمي بيش نيست.
2- سازمان مجاهدين خلق ايران همواره و همچنان جديترين تهديد براي رژيم ايران بوده و درنتيجه سرکوب سازمان مجاهدين خلق همواره و همچنان يک اولويت براي سرويسهاي اطلاعاتي رژيم ايران بوده است.
3- رژيم ايران منبع همه دروغپراکنيها عليه سازمان مجاهدين خلق است.
واقعيت اين است که گزارش نشان ميدهد که «نيروي قدس سپاه پاسداران در بيشتر قسمتها دست به عمليات برونمرزي از قبيل خرابکاري، ترور و جاسوسي» ميزند.
اين گزارش اضافه ميکند: «يکي از وظايف اصلي وزارت اطلاعات و امنيت، شناسايي و از بين بردن اعضاي سازمان مجاهدين خلق ايران است».
وقتي بهاين شبكة مزدوران كه توسط وزارت اطلاعات براي پيشبردن توطئههايش عليه مجاهدين ساختهشده نگاه ميکنيم و ميبنيم كه در گزارش مشترك وزارت دفاع و كنگرة آمريكا بر نقش دو مأموري كه نام آنها را ذكر كرده در ارتباط با تمامي اين شبكه تأكيد شده، يك نتيجة روشن و سادة ديگر هم ميشود گرفت كه اين گزارش نقش مزدوري تمامي افراد وابسته به اين شبكه و عناصر آن را براي وزارت بدنام اطلاعات تأييد و مهر كرده است.
در مطالب بعدي كاركرد اين شبكه و نقش مأموران را در پيشبردن توطئههاي درهمشکسته وزارت اطلاعات آخوندها بررسي ميكنيم.
برگرفته از سایت ایران افشاگر