آهورا مزدا ! ما را از دروغ و خشکسالی در امان بدار.                      زرتشت

چهل سال است که همواره در این فکرم که چگونه یک مارکسیست واقعی می تواند معنا و مفهوم دیدگاه بین الملل خود را با بین الملل بنیادگرای اسلامی آخوندی ، تاق بزند یا مشابه بپندارد و از آن دفاع کند ؛

      گزارش و شرح وقایع سیاسی با تحلیل سیاسی متفاوت است ، هرچند زمینه تحلیل چگونگی رخداده هاست. تحلیلگر ، گزارشگر بازی فوتبال میان دو تیم نیست بلکه برخوردی طبیبانه دارد برای شناخت دردها و آگاهی بیمار به وضع خود و راه علاج. تردیدی نیست که قیام آبانماه موجد نتایج درخشان و ویژگی هایی شد که قیام های پیش از آن نتوانستند چنین دستاوردهایی حاصل کنند.

خشکزار فسیل کابوس ها در مسیر سیلاب ها. خون فواره می زند از گور رؤیا های خیزابی خفته از هجوم وحشی تیرباران ها.   شهرها هنوز با نعره های اعتراض در جامه های سرخ و سیاه در جوش و خروش بی قرار و حماسه ساز.   چهل روز سرخ و سیاه چهل روز چرا ... چرا ؟ چهل روز تقاص پر شکنج یک قیام چهل روز دست های بلند جهان بر روی دست دیگر با اشک های تمساح از واژگان مصلحت.   فقیهان قهر و قتل وگزمه های شرور قاتل را جز این چاره نیست چونانکه مسیر قیام برحق را نیست چاره یی جز رفتن و رفتن تا به روز رهایی و آزادی.