اون ابوبکره اگه بغدادیه / این ابوبکره ولی، ایرانیه / اون سیاسی، مذهبی، ایدئولوژیک / این دلاری، یوروئی، تومانیه / اون خودش گر جانی و آدمکشه / این خرِ آدمکشان جانیهبچهها این بابک زنجانیهعشق رهبر، یار رفسنجانیهظاهرن با هم ندارن ارتباطرابطه از دو طرف، پنهانیهتازه توی پارلمان مملکتاون رئیس شخص لاریجانیههرکجا یک حجتالاسلام هستپیش او گرم تملقخوانیهآیتاللهی که بینی در نمازقبلهاش این بابک زنجانیهبلبلیها میکند در دادگاهچونکه خاطرجمع پشتیبانیهاز برای رفع سرماخوردگیدادگاهش بیمهی درمانیه!عدهای میگن که اون خوشخدمتهعدهای میگن که اون قربانیهاین پسر از اینطرف میلیاردرهظاهرن از اونطرف زندانیهداره میچرخه اجل دور سرشگرچه دورش هالهی روحانیهمثل داعش کمکمک رو آمدهحالیا مشغول نافرمانیهظاهرن از دستشون در رفته و....مستقلن گرم بذرافشانیهاون ابوبکره اگه بغدادیهاین ابوبکره ولی، ایرانیهاون سیاسی، مذهبی، ایدئولوژیکاین دلاری، یوروئی، تومانیهاون خودش گر جانی و آدمکشهاین خرِ آدمکشان جانیهقصهی «مهآفرید خسروی»*گر نداند بدترین نادانیه!پس چی میشه سرگذشتش عاقبت؟این سوالی واقعن انسانیهعلم غیب من، ز پاسخ عاجزه!این خودش اسباب سرگردانیه!آخرش چون آخر شعر منهناتمامه، مایهی حیرانیه!